روزگاری در این تهران اگر کسی گناه می کرد برای پذیرش توبه اش درخت می کاشت. اعتقاد داشتند برای اجابت دعا باید صدقه داد وچه صدقه ای بالاتر از کاشت نهال. 
درخت را قدیمی ها "صدقه جاریه" می دانستند. اما میان درختان، درخت توت "فیض خاص" و "نفع مدام" و وقف عام بود. 
هرکس درخت توت می کاشت می دانست که عامه مردم صاحب این درختند. همه از فیضش بهره می برند. چوب و برگ درخت توت نیز قابل استفاده بود. شیرینی اش دل را نمی زد. بریدن شاخه درخت توت بسیار حرمت داشت و حتا تکه های شاخه خشک و افتاده این درخت را برداشته و به مسجد محل می بردند تا هنگام پخت غذای نذری قابل استفاده باشد. 
مردم درخت توت نذر می کردند. توت در باور ما جنبه وقف و مالکیت عمومی داشت و برای در راه ماندگان و نیازمندان و رهگذران و مسافران وقف می شد. اعتقاد مردم این بود که درخت توت از ازل برای مردم بوده و تا ابد برای مردم است. .
حالا این درخت توت در دل محله 13 چنار عجیب آرامش دهنده است. این احساس که 700 سال پیش، ابا و اجداد ما در این شهر، برای ابدیت درخت وقف می کردند عجیب احساس شوکت وشکوه و هیبت می بخشد.