انشا

 

● موضوع انشاء به پسرها :  فکر کن ۲۵ سالته.


پی نوشت ها:
▪ اوکیا نام یکی از شخصیت های سریال های ترکی است...

▪ تصویر اصل انشا به نظرم جالب تر بود تا اینکه متنش رو بنویسم.

▪ به نظر درک اینکه در بازیهای کبدی قهرمانی زنان آسیا در گرگان، مربی تیم دختران تایلند که مرد بوده ، را برای اینکه تو سالن راهش بدن روسری سرش میکنن سخت تر از این انشاست .


 

  • یه پلاک
  • دوشنبه ۸ ارديبهشت ۹۹

رونوشت به ابوالفضل

 

■ معاون یک اداره فرهنگی به مدیر زیردستش دستور داده: رونوشت قرارداد تالیف کتابی درباره «ابوالفضل بیهقی» برای بیهقی هم ارسال شود.


پی نوشت: بیهقی مورخ بزرگ قرن پنجم است/ بیش‌از هزارسال قبل!

 چه باید گفت؟

  • یه پلاک
  • پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۹۹

فاجعه ای به نام دوچرخه!

دوستی نوشته بود؛

● یک دوچرخه سوار برای اقتصاد "فاجعه" است، زیرا:

۱-خودرو نمیخرد
۲_وام خودرو نمی گیرد
۳-دیر مریض می شود
۴-بنزین نمی خرد
۵-قطعات یدکی خودرو نمی خرد
۶-پول پارکینگ نمی‌دهد
۷-چاق نمیشود
۸-جریمه نمیشود

پس چرا توسعه دوچرخه سواری؟!

  • یه پلاک
  • يكشنبه ۳۱ فروردين ۹۹

باید فریاد می زدیم


ما شهیدان را باور نداریم، و گرنه تنها به تشیع پیکرهای پاک آنان بسنده نمی‌کردیم، بلکه خون آنان را نیز فریاد می‌کردیم...
.
فریاد هماره بلندِ خون شهیدان، اجرای عدالت است، عدالت قضایی، عدالت اجتماعی، عدالت معیشتی و... و از میان بردنِ تبعیضهای جهنّمی فقرگستر و تفاوتهای معیشتیِ سقوط آور...
.
تبعیضها و تفاوتهایی از این دست –که همواره در آیات قرآن و احادیث دینی محکوم شده است- عامل سقوط انسانیّت است، انحطاط اخلاق، و سلب اعتماد در اجتماع، و نفی فضیلت، و ضعف گرایش به دین، و رواج تملّق و تظاهر و تزویر، و بریدن نسلهای جوان از صفوف حاضران، و اسلامی نشدن دانشگاهها پس از سالیان...
.
پس نباید خون شهید نیز شهید شود و پیام خونین این خون، رنگ ببازد... خون شهیدان را فریاد کنیم، و قلمهای انقلابی و متعهّد فریاد خواهند کرد، و فریاد، سرانجام به گوشها می‌رسد، اگر چه در نسلی یا نسلهایی، پس از روزگار فریادگران راستین...
.

استاد محمدرضا حکیمی
کتاب پیام جاودانه ص۳۶۲-۳۶۳

 

■ پ ن: کجایند ژن های بی ادعا...

 

  • یه پلاک
  • چهارشنبه ۲۷ فروردين ۹۹

راز قاب کردن عکس باخت


پرسیدم چرا عکس شکستت را روی طاقچه گذاشتی؟ 
گفت این عکس پیروزی من است. 
راست می گفت؛
حاج قاسم از ورزشکارهای قدیمی است که به قول خودش سالها دنبال جاهلیت و لات بازی بوده است تا اینکه یک شکست در کشتی مسیر زندگی اش را عوض می کند.
وقتی داور به ناحق قضاوت می کند و با حق کشی دست حریف را به نشانه پیروزی بالا می برد، حاج قاسم رو به جایگاه مسئولین و شاپورغلامرضا فریاد می کشد: "تاکی ظلم، تاکی جور، تاکی حق کشی ..."
و همین می شود که حاج قاسم از تشک کشتی به صف انقلابیون می پیوندند.
می گفت: این شکست مرا از لات بازی به لوطی گری پای منبر امام کشاند. من "شاگردی" امام را کردم و شاگرد با محب فرق دارد.
می گفت: لوطی گری ولی مشتی گری نیست. لوطی گری نتیجه تصمیم و اراده آدم هاست ولی مشتی گری کسوتی است که مردم می دهند.
و اینطور راز اون عکس سر طاقچه برایم روشن شد.


+ به روایت محسن مهدیان

  • یه پلاک
  • شنبه ۲۳ فروردين ۹۹

🌟حکایت عجیبیست
رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.
مردم نمی بینند و فریاد می زنند.

🔊 می خواهم اینجا از
👀 دیده ها و
👂شنیده ها و
📚خوانده هایم
بنویسم.