مولا علی (ع) می فرمایند: حکمت گمشده مومن است، آنرا فرا گیرید حتی از منافقان.

چه جمله زیبایی و چه فکر بسیطی، کسی که خود 4 سال حکومت بر مسلمین میکند چنین جمله ای را میگوید و ما را وادار به فکر میکند.

فکر اینکه اگر گاهی مقایسه میکنیم و از اسراف خودمان حرف میزنیم که جزء مسرف ترین مردم جهان ایم در حالی که در بعضی از کشورهای لامذهب با اعمال سیاستهایی و فرهنگ سازی این مسائل را ندارند، غرض مان این نیست که به اسلام و مسلمانی واقعی تیشه بزنیم. غرض این است که اسلام واقعی پیاده شود و ما مسلمانی واقعی باشیم. دینی که این همه از گناه اسراف میگوید اما ما چه؟؟ بی خیال بی خیال. انگار نه انگار.

از آن طرف اگر از پیشرفتهای مادی غرب مینویسیم غرض این نیست که بگوییم همه چیزشان خوب است؛ اما حداقل عقل حکم میکند خوبی هایشان را بگوییم و مهم تر از آن یاد بگیریم و به کار بندیم. نمونه اش همین بحث مبارزه با فساد.

جالب است در همین ایالات متحده قانونی وجود دارد موسوم به " لینکلن " که بر اساس آن مبارزه با فساد را به آحاد مردم کشانده و بر این اساس هرکس گزارش فسادی را به ماموران دولتی ارائه دهد، در صورت اثبات آن، 30 درصد مبلغ اختلاس به آن شخص گزارش دهنده اختصاص می یابد و مابقی به خزانه برمیگیرد. با این قانون امریکا توانست چندین میلیارد دلار از پولهای اختلاس شده را برگرداند. حال در کشور ما چه؟؟ خود قضاوت کنید. جدای از فرار اختلاس گران و رشوه هایی که به برخی مامورین دولتی داده شده، باید گفت ساختار مبارزه با فساد در کشور ما مبتنی بر یک سری سازمان و اداره است و مردم هیچ گونه نقشی ندارند. این برخلاف مشی امام راحل بود که در آن بر نقش محوری مردم در همه امور تاکید می کردند.

هر انقلابی با پشتوانه مردم شکل میگیرد و به پیروزی میرسد و غیر از این ممکن نخواهد بود، اما سوال اینجاست که بعد از گذشت 4 دهه از انقلاب آیا مسئولین کشوری هنوز بر این عقیده اند که امور را به مردم واگذار کنند؟

نگاهی به تاریخچه اقدامات دولتهای مختلف و اظهارنظرهای  آنان خلاف این را ثابت میکند و حاکی از یک چرخش 180 درجه ای است. چرخشی که حالا کم کم زمینه های بی اعتمادی و در نهایت تقابل را فراهم میکند. نگاهی به انقلاب فرانسه و کنش های بعد از آن ما را بیشتر آگاه میکند. انقلابی که سبب اختراع گیوتین شد و گردن های زیادی را سر برید و در نهایت به دست ناپلئون به دیکتاتوری بدل شد و دوران تیره ای آغاز گردید. چرا که علت همه اینها دور کردن  انقلابیون اصلی یعنی مردم از انقلاب بود، حال آنکه حق طبیعی و قانون مردم دخالت در تمام شئون حکومتی خصوصا طرح سوال و بازخواست مسئولان است، چیزی که در کشور ما مشخصا جایگاه تعریف شده ای ندارد!