به جرات میتونم بگم دانشجویی شیرین ترین دوران زندگی ام بوده. دورانی که غذای سلفش یک داستان، مسئولین بی بخارش سر دیگر آن، کلاس هایش یک طرف دیگر و مهم تر از همه اساتیدش طرف دیگر قضیه بودند.

از شیوه های کذا و کذای نمره گرفتن از استاد تا کنسل کردن کوییزهای بیخود و با خود، از غذای سلف که می رفت تا انقراض دانشجویان را سبب شود و صد البته از قیمت مناسبش!!!!! از کلاسی که سقف اش ترک و دیوارش نم داشت و اصلا انگار در خود سومالی در حال تحصیل بودیم... و از مسئولینش که یا نبودن در اتاق شان... یا همش جلسه بودن... یا با دانشجو کاری نداشتن، آخر آنها مسئول دانشگاه بودند نه مسئول دانشجویان!!

بگذریم... همه تلخ و شیرین دانشجویی ، بوم رنگی از زندگی بود که حقیقتا رنگ زیبایی داشت. این وسط 16 آذر بهانه خوبی شد تا در این اوضاع و احوال کمی به دانشجوها بها دهند...

از اینکه رییس جمهور به سیستان سفر کردن که حواشی هم کم نداشت... از آن طرف بعضی برنامه های بی خود دانشگاه ها برای بزرگداشت روز دانشجو که بیشتر سبب کوچک داشت دانشجو بود تا تقدیر دانشجویان...

و این آخری دیگه خیلی عجیب بود. شاید هم عجیب نبود و من فک میکنم عجیبه. قضاوت با شما.

⭕️پاسخ های جالب عابران خیابان 16 آذر به یک خبرنگار


سال 88 یک خبرنگار سوژه جالبی را انتخاب کرد. او در میان عابران خیابان 16 آذر می پرسید علت نامگذاری این خیابان چیست؟ برخی از پاسخ ها را می خوانید: