۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسئولین» ثبت شده است

یک خمره پر

در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی؛ پرسشی به ذهن خطور میکند که انقلابی گری تا کجا؟ عده ای نان شان را به نام انقلاب میخورند و اندکی نه در انقلاب زحمتی کشیده اند و نه حتی به مبانی اش معتقد. شاید حتی ندانند که انقلابی کیست و اساسا انقلاب چیست؟ سال میلادی که گذشت جهان شاهد کنار رفتن یا بهتر بگوئیم کودتا علیه  موگابه بود. اما موگابه که بود؟

موگابه شخصی است که علیه استعمارگران به نفع کشورش مبارزه میکند و در نهایت با حمایت مردم به ریاست جمهوری میرسد. اما صندلی قدرت و انتخاب متوالی وی بعنوان رئیس جمهور وی را عملا به دیکتاتوری جلاد تبدیل میکند که دیگر حرف مردم را نمیفهمد. تاریخ از این عبرتها زیاد دارد. قذافی نمونه دیگری است.

به راستی انقلاب و انقلابیون به مثابه کلنگ و تخریب گرانی هستند که باید در ابتدا کاخ ستم را ویران کرده و سپس کنار روند تا افراد منطقی تری برای توسعه کشور قدم گذارند یا قضیه چیز دیگری است؟

تفاوت آن انقلابی که خط انقلاب را گم کرده و یا فراموش با یک دیکتاتور چیست؟

اصلا خط انقلاب چه بوده؟ تغییر و اقدام به نفع مردم یا بهتر بگویم عدالت.

حال بعد از 4 دهه، علی رغم اقدامات و پیشرفتها، اما مشکلات زیادی مردم را گرفتار کرده که البته مشکلات با وجود مسئولین بی تفاوت و افراد فاسد غیرقابل تحمل میشود. امام یک صحبتی دارند که شاید خیلی سیما آن را پخش نکند و آنجا به همین نکته اشاره میکنند که مسئولان خط انقلاب را گم نکنند وگرنه مردم این جماعت را برمیچینند. این طبیعت حکومت و مردم است که وقتی مسئولین بی تفاوت به وظایف و گرفتار در فساد شوند و این موضوع گسترش یابد ملت دیگر تحمل نمیکند و هرکه را بخواهد به زیر میکشد. این هشدار امام یک نگاه درست به انقلاب است. شما میبینید بعد از 4 دهه موگابه در کشور خود، در جایی که برای آن مبارزه کرده توسط حکومت خودش از حکومت خلع میشود و بدتر از همه اینکه مردم از این اقدام خوشحال اند. چرا؟ زیرا امروز او با دیروزش یک تفاوت داشت؛ دور شدن و نهایتا خروج از خط انقلاب.

انقلاب به خودی خود بد نیست، زیرا یک دگرگونی برای بهتر شدن است اما اگر به ضد خود تبدیل شود خطرناکتر از هر دیکتاتوری میشود. چرا که به نام انقلاب میتوان مردم را ضدانقلاب نامید. نمونه اش انقلاب کبیر فرانسه که چندی بعد گیوتین و اعدام های دسته جمعی از آن بیرون آمد.

غرض این است که عملکرد مسئولان و میزان وفاداری به انقلاب شاخصی استوار برای مردم بوده است؛ این در همه جهان صادق است. هر اندازه فاصله از این خطوط بیشتر شود قطعا با پاسخ ملت مواجه خواهد شد.

بهرحال مشکلات قابل حل است، یا حداقل قابل تحمل به شرط تلاش عملی مسئولین و مبارزه با فساد. غیر از این باشد تضمینی وجود ندارد. نگاهی به انقلاب 57 نشان میدهد که همواره انحراف  ذره ذره را میدهد و آنگاه که در تار و پود حکومت جای گرفت دیگر کاری نمیتوان کرد.

جمله ام را با سخنی از شهید بهشتی تمام میکنم که خوب مسئولین در اتاق خود نصبش کنند، بلکه روزی چندبار به چشمشان بخورد که می گفت:

آزادی انتقاد از رهبران» در اسلام دُگم (اصل تغییر ناپذیر) است. 

هیچ حکومتی تحت هیچ عنوانی، تحت شرایط فوق العاده و غیرعادی و به طور کلی تحت هیچ شرایطی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را از مردم بگیرد. 

چیزهایی هست که فقها می گویند به عنوان اولی واجب است ولی به عنوان ثانوی حرام می شود. 

بعضی چیزها هست که عنوان ثانوی برنمی دارد. 

این هم عنوان ثانوی برنمی دارد. 

یعنی برطبق آنچه که ما از اسلام می شناسیم هیچ حکومتی تحت هیچ شرایطی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را از دست مردم بگیرد. 

این در اسلام دُگم است. .

رفقا، این مهم است. «ما در شرایط فوق العاده هستیم، با دشمن های مختلف روبه رو هستیم، حکومت نظامی اعلام می کنیم»؛ این در اسلام نیست. 

اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا_صفحه ۱۲۷

باید تا آخر انقلابی ماند. انقلاب یک جرعه اش کافی نیست باید یک خمره داشت و مدام پرش کرد.

  • یه پلاک
  • شنبه ۲۱ بهمن ۹۶

$$ یه سر و هزار سودا $$

ازدواج از ابتدا یکی از مهم ترین نیازهای بشر بوده و هست. در اینکه اصلا شکی نیست و همه ما قطعا کتابهای دینی و غیره و رو در این باب خوندیم. مشکل دقیقا از بعد قبول این قضیه شروع میشه. حالا نمیخوام زیاد طولانی بشه چون حرف برای گفتن زیاده، ولی یک مقوله اش همین وام ازدواجه. شما تصمیم به ازدواج گرفتید و حالا برای چندرغاز وام ازدواج بناست که اقدام کنید. 10 میلیون واقعا اگر با محاسبات ساده هم جمع بزنید میشود چندرغاز. هر جوانی آرزو داره که حداقل یه مراسم معمولی رو دیگه داشته باشه با یه سطح زندگی و امکانات معمولی اما این وسط معلوم نیس چرا بانکهای (شاید) محترم وام میدن با سودی که نهایتا شما 5 میلیون یا سه میلیون سرش بذاری و دودستی تحویل بانک بدی؟؟

آیا نمیشه وام ازدواج رو قرض الحسنه کرد؟؟ آیا اینقدر این امر خیر در نظر مسئولین و دولتمردان مهم نیست که کمی و فقط کمی به بانکها فشار وارد کنند تا آنها نیز یه کم خودشان را تکان دهند و از آن منابع به قول خودشان نداشته شان (که خدا عالم است واقعا) یه کم به جوان ها وام قرض الحسنه بدن یا اینکه داستان چیز دیگری است؟؟

شاید هم مسئولین محترم که خرشان از پل ازدواج گذشته دیگر خیلی فکری برای جوان های دیگه ندارن و دغدغه ندارن؟؟ شاید؛ امید که این نباشد ولی جوانی صرفا با امید حیات دوباره نمیگیرد بلکه با حمایت و پشتوانه است که نهالش رشد می نماید.

حال سوال این است به راستی نظام اقتصادی کشور و در راس آن بانکها به امر ازدواج کمک میکنند و اسم تسهیل ازدواج را میتوان به این شیوه دادن وام هایشان داد یا اینکه باید به قرآن و حدیث رجوع کنیم آنجایی که تاکید بسیاری میشود به تسهیل ازدواج اما نه با حرف و اقدامات توخالی و صدالبته سودده به جیب بعضیها ؛ بلکه با عمل و قرض الحسنه و حتی کمک معنوی همه.

ازدواج و داستانهای بعد از آن چیزی نیست که به همین سادگی از کنار آن گذشت، چرا که میتواند سبب مشکلاتی بسیار بزرگ شده و حتی کشور را دچار چالش کند. فرصت جوانی هم آنقدر زیاد نیست که صیر کنیم تا مسئول محترم تصمیم کبری را بگیرد و اقدام کند. این کارها اولویت دارد ولی نمیدانم برای آقایان نیز همین طور است یا خیر؟؟ پاسخ با شما ولی داستان ازدواج و مشکلات و مجردی های دهه 60 ها خود به وضوح نشان دهنده ی میزان عزم واقعی مسئولین است. باشد که داستان برای دهه های بعدی این گونه تکرار نشود...

  • یه پلاک
  • جمعه ۵ آبان ۹۶

آخرین متد شهرسازی

شاید شما هم شنیده باشید که 325 میلی متر باران در 48 ساعت گذشته در رامسر آمده و حداقل 5 میلیارد تومان خسارت به بار آورده است. به راستی چرا باید کوچه ها و خیابان های شهر و روستا تبدیل به رودخانه و باتلاق شود؟ چرا باید شرایط طوری شود که به سختی در شهر با خودروی شخصی تردد کنیم؟ حکایت این شهر هم نیست که خود از نزدیک دیدم. نمونه های دیگرش را در جاهای دیگر هم دیده ایم. مشکل اما کجاست؟ 

ظاهرا ما یک ستاد بحران در هر شهر داریم که اکثر مسئولین شهری عضو آن هستند. هرساله و در فصل سرما باران و برف سنگین می آید و مسئولین بعد از حادثه ابتدا به رسانه ها می گویند اتفاقی نیافتاده و کمی آمار و ارقام از خسارت ها می دهند. در مرحله بعد چند عکس از حضورشان در محل حادثه منتشر کرده تا ثابت کنند که در حال انجام خدمت اند.

حال به مسئولین محترم که حتی در همان مرحله حادثه هم اقدام موثری نمی کنند باید گفت بنظر شما اساسا باید منتظر حادثه شد تا اتفاق بیافتد و بعد به فکر چاره که نه ، بیشتر به فکر پیچاندن ملت و تکرار همان حرف های همیشگی، و اینکه فلان کار باید بشود و بهمان نباید شود اکتفا کنید یا اینکه قبل از حادثه تدابیر لازم را اتخاذ کرد؟

آیا در همین حادثه نمیشد که مسیل های مناسب را طراحی کرد تا شهر ما تبدیل به ونیز نشود که حتی نشود در آن با ماشین حرکت کرد؟

آیا اندکی اعتقاد دارید که شهرسازی امروز یک علم است و نیاز به کار کارشناسی دارد، نه اقدامات خلاف قانون و بندهای متعدد "پ" در شهر.

نخواستم از حال و روز خودمان بیشتر بنویسم و از حال و روز خیلی های دیگه که واقعا خسارت دیدند بیشتر از این بی تدبیری ها، که خداوند بر حکمت خود کار میکند و اینها بلا نمی شود اگر مسئولین خودمان،  خودمان را در پیچ و تاب توجیهات شان نچرخانند و آخر سر بگویند: نمی شود

جالب اینکه میگویند نمیشود و نمیگن نمی توانیم که فرق این دو جمله از دست دادن یک صندلی است که فکر نمیکنم آن مسئول بتواند از آن بگذرد. ( هو العلیم)

  • یه پلاک
  • پنجشنبه ۱۳ مهر ۹۶

عزرائیل

می روم سر اصل مطلب؛ چون اصلا مقدمه ای ندارد که گفته شود.
عزرائیل عجب واژه ی جالبی است...
بعضی ها ازش می ترسند و حتی از شنیدن اسمش وحشت دارند. بعضی اما خیلی راحت ترند و خیلی در فکر عزراییل نیستند که چه می کند.
این وسط اما بیشتر ما عزرائیل، این موجود پرکار زمین را فراموش می کنیم. هر وقت از قبرستان رد می شوی، یاد عزرائیل و ماجراهایش می افتی و فکر می کنی که آخر کار منم همینه....
عزرائیل این موجود عزیز(!!!) که از تقسیم کار فرشتگان الهی، قسمت نقل و انتقالات ما رو برعهده گرفته است، حالا دیگر اسم و رسمی دارد و دفتر و دستکی..
شاید تعجب کنید، اما اگر قبول ندارید که این عزیز در بین ما انسانها همکاران زحمتکشی دارد که با کمال میل با وی همکاری می کنند و اصلا در راه رضای الهی این کارها را انجام می دهند...
یکی شان همین سایپای معصوم :( است که پراید می سازد.آیا قبل از حضور پراید کسی به فکر کمک به عزرائیل بود؟؟ اصلا یکی از راههای رسیدن به خداست پراید.
برکسی پوشیده نیست که خدمات رایگان عزرائیل برای همه مردم هم آنچنان رایگان تمام نمی شود...
چه آنکه اگر مسئولی بوده که بدرود حیات گفته؛ باید میلیونی خرج شود به پاس احترام به جسدش.
اما آدم پایین شهری ای که نقشی در جامعه نداشته و اصلا به قول برخی ها انگل جامعه بوده نیازی به پاسداشت ندارد؛ چرا که عزرائیل کار درستی کرده که او را از جامعه گرفته...
خلاصه عزرائیل در زندگی ما حضور پررنگی دارد... به خودمان کمی فکر کنیم متوجه حضورش می شویم.


  • یه پلاک
  • شنبه ۲۸ مرداد ۹۶

🌟حکایت عجیبیست
رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.
مردم نمی بینند و فریاد می زنند.

🔊 می خواهم اینجا از
👀 دیده ها و
👂شنیده ها و
📚خوانده هایم
بنویسم.