پهلوان مشهوری بود به نام حاج حسن رزاز؛ پهلوان دوران قاجار و پهلوی.
جالب ترین نکته پهلوان رزاز اینست که مجتهد بود تا آنجا که نقل است وقتی جمعی از تهران خدمت ایت الله بروجردی می رسند و از او سوال شرعی می پرسند، ایشان می پرسند "مگر سید حسن تهران نیست که اینجا آمدید".
رزاز یک فعال سیاسی هم محسوب میشد تا انجا که وقتی مرحوم مدرس به ترور تهدید شد برای مراقبت از وی هیچگاه او را ترک نکرد.
مشهورست هیچگاه پشت سیدحسن به خاک نرسید و هیچ حریفی نتوانست او را شکست دهد. نقل شیرینی از سبک مبارزه و قدرت نمائی او وجود دارد که گفته می شود کشتی هایش را با فنونی که از قبل اعلام می کرد پیروز می شد.
از او اندرزی نقل شده است که جالب است: «هر وقت حریف خود را از خود ناتوان تر دیدید، او را خفیف نکنید، راه و پهلو به او بدهید.»
یکی از اقدامات مردمی و میهنی پهلوان رزاز که در زمان خودش سر و صدای زیادی راه انداخت ماجرای درگیریاش با کالسکهچی سفارت روسیه بود. وقتی که اتباع دولت روسیه از هر مجازاتی در امان بودند. «تقی اف» کالسکهچی سفارت روس، که بسیار تنومند و گردن کلفت بود هنگام حرکت با کالسکه، عابران را زیر ضربات تازیانه میگرفت .
چند روز بعد مردم پهلوان رزاز را میبینند که جلوی در سفارتخانه کشیک میدهد تا اینکه بالأخره سر و کله کالسکهچی پیدا میشود به محض خروج از سفارت، پهلوان رزاز دستان پرقدرتش را بند میکند به پشت کالسکه و آن را از حرکت نگه میدارد.
پهلوان رزاز تقی اف را بلند می کند و به زمین می زند و میگوید: به مولایم علی(ع) قسم اگر یکبار دیگر به ناموس مردم نگاه چپ کنی اگر مرغ هوا شده باشی یا ماهی دریا گیرت میآورم و زنده زنده کبابت میکنم.
در قدیم ورزش پهلوانی همواره با سه اصل اعتقادی و فرهنگی همراه بوده است. "معنویت" و "مبارزه با ظلم" و "دستگیری از ضعفا" و به حق ، مرحوم سید حسن رزاز نمونه واقعی و مصداق حقیقی این سه شاخص بوده است.