۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روحانی نما» ثبت شده است

انحراف

لیبرالها در دو‌ دهه گذشته بخش عمده فضای فکری و ذهنی طبقه متوسط را مصروف مسائل فرهنگی کردند. آنها موفق شدند مسائل فرهنگی را به مساله مرگ و زندگی طبقه متوسط جدید ایران تبدیل کنند. آنها از مسائل فرهنگی افساری ساختند و پایگاه سیاسی شان را از طریق آن به اسارت و کنترل خود در آوردند.

 به همین علت، این جمله حسن روحانی که رییسی اگر بیاید پیاده روها را زنانه مردانه میکند برای تغییر سرنوشت انتخابات و‌تسریع بسیج اجتماعی پایگاه رای لیبرالها کافی بود. لیبرالها تمرکز سیاسی ایران انقلاب کرده و جنگ کرده را از سال هفتاد از روی مساله عدالت و فساد و اقتصاد به مساله دوچرخه سواری زنان و ورزشگاه رفتن شان و کنسرت تقلیل دادند. اما این یک روی سکه است. 

آنها همدستانی قدرتمند داشتند. آنها هیچ وقت بدون متحجران و مرتجعین فرهنگی موفق نمیشدند ایران امام خمینی و شهیدان جنگ را به این شکل، ناعادلانه و ‌نابرابر و طبقاتی کنند و فاصله کاخ نشین و کوخ نشین را اینقدر زیاد کنند. آنها کمک گروه هایی را داشتند که هرگز و هرگز در مقابل فساد و رانتخواری و ایجاد «ده-هزار فامیل اسلامی» و بازتولید طاغوت و اقازاده‌ها چیزی نگفتند ولی مقابل فلان فیلم مساله دار و فلان جوان با پوشش نامتناسب با سلیقه اقایان یا حجاب زنان یا ورزشگاه رفتن شان و کنسرت ها بلافاصله کفن پوش شدند و اماده جهاد. 

این متحجران همدستان لیبرالها بوده و هستند و خواهند بود. آنها با لیبرالها پاسکاری میکنند و حواسهای مردم را از مسایل اصلی پرت میکنند. من دقیقا به همان دلیل که معتقدم کنسرت شکم ها را سیر نمیکند و فوتبال جام جهانی شکم ها را سیر نمیکند و شادی چند لحظه‌ای جوانان شکم مردم را سیر نمیکند، و مدافعان و مبارزان این مطالبات یا افسران جنگ نرم جناحی لیبرالها هستند یا ساده لوحان طبقه متوسط، به همان دلیل یقین دارم که مبارزان بهم زدن کنسرت و لغو مجوز و کفن پوشان هم یا افسران و سربازان جنگ نرم جناحی بوده و هستند یا فریب خوردگان ظاهربین. 

  • یه پلاک
  • سه شنبه ۱ آبان ۹۷

عاقبت روحانی نما

در حال خواندن یک کتاب جدید هستم.خواستم وقتی تمامش کردم معرفی اش کنم؛ اما حیفم آمد این بخش از کتاب رو براتون نذارم. سفر سرخ برگرفته از زندگی شهید علم الهدی، عالیه.

...خیابان شلوغ بود و پرترافیک.حسین کلافه شده بود. فکر و خیال راحتش نمی گذاشت. مقابل دکه روزنامه فروشی ایستاد و تیتر صفحه اول روزنامه ها را خواند. " مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی " . "سخنان شریف امامی نخست وزیر در جمع نمایندگان برای جلوگیری از تعطیل شدن مجلس."
عکس دانشی نماینده مردم آبادان را که دید ،سخنان این روحانی نما را دنبال کرد. خطابش به امام بود که طی پیامی از نمایندگان خواسته بود،مجلس را تعطیل نکنند. "ما اجازه نمی دهیم مجلس تعطیل شود،تصمیم گیرنده ما هستیم که قصد داریم این سنگر را حفظ کنیم. این قسمت از روزنامه برای حسین جالب بود. با دقت چهره آن روحانی نما را از نظر گذراند.
... سومین روز بود که دانشی را تعقیب می کردند. اتومبیلی که برای آن دو آشنا بود از محوطه مجلس بیرون آمد و بلافاصله حرکت کرد. مردی با لباس روحانی که سنش بیش از چهل را نشان می داد، عقب اتومبیل نشسته بود و مشغول خواندن روزنامه بود. راننده در مسیر همیشگی به سوی شمال شهر می رفت.
فردا صبح پشت منزل دانشی کمین کردند.
حسین با دقت چهره دانشی را از نظر گذراند و مطمئن شد. اسلحه را بیرون آورد. اما نتوانست شلیک کند. معزالدین (از افراد گروه شهید علم الهدی) از اتومبیل پیاده شدو سینه اش را نشانه رفت. دانشی در خون می غلتید.
حسین گفت؛ به کیهان و اطلاعات اعلامیه خود را اعلام می کنیم.
امروز دانشی نماینده مردم آبادان به دلیل سرپیچی از فرمان امام و توهین به لباس روحانیت مورد هجوم شاخه ابوذر سازمان موحدین قرار گرفت.....

* دانشی از این ترور جان سالم به در برد اما پس از انقلاب در دادگاه انقلاب محکوم به اعدام شد و حکم در موردش جاری گشت.*

  • یه پلاک
  • دوشنبه ۶ شهریور ۹۶

🌟حکایت عجیبیست
رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.
مردم نمی بینند و فریاد می زنند.

🔊 می خواهم اینجا از
👀 دیده ها و
👂شنیده ها و
📚خوانده هایم
بنویسم.