زلزله مناطق غربی کشور را لرزاند. اولا تسلیت میگم به همه آنهایی که در این واقعه درد و رنج متحمل شدند و ثانیا عذرخواه که اینقدر دیر مطلبی نوشتم، اما برایش دلیل خوبی داشتم. منتظر بودم که دوستان دیگر در شبکه های اجتماعی و در همین بلاگ خودمان چه می نویسند و از کجای حادثه میگویند؟؟
عده ای به قول " گل اقا" از مسکن مهر بد و بیراه گفتند، عده ای دیگر اربعین را مقصر دانسته و همین طور تا آخر. اینکه اینها چقدر حقیقت دارد یا نه بماند، اما سوال اینجاست که دقیقا چه سودی برای مردم دارد؟؟
دوستان دیگری از عدم نظم و نبود مسئولان رسمی دولتی در ساماندهی اقلام و ارائه آنهابه خانواده های زلزله زده نوشتن که این خود خیلی بی معناست در کشوری که به قولی ستاد مدیریت بحران دارد که اعضایش از مسئولان ادارات و وزارت خانه های دخیل اند.
دوستی دیگر از این نوشت که بی اعتمادی مردم به مسئولان سبب شده تا کمکهای مالی خود را به حساب های سلبریتی بریزند تا حسابهای رسمی دولتی.
این اگر راست باشد واقعا جای تامل است که چرا چنین اتفاقی افتاده؟؟ علت البته خیلی نیازی به فکر نیست چرا که خبرهای ا خ ت ل ا س را که میشنوی خود گویای بی اعتمادی است.
دوست دیگری زاویه ی دیگری را باز میکند و در آن عنوان میکند که خیلی از مناطق حتی مسئولین سر هم نزدند به آنجا تا چه رسد امدادرسانی!!!! و جالب تر آنکه درخواست ساده چادر داشتند که حداقل یخ نزنند.
حال با این حال و اوضاع تصور کنید زلزله ای در تهران بزند ؛ فکر میکنید چه می شود؟؟
احتمالا اقدامات زیر را دولت انجام بدهد:
تا پایان سال عزای عمومی....
آواربرداری ادامه دارد و هنوز تمام نشده، از همه مردم درخواست کمک داریم...
دولت اعلام کرده که توان پاسخ گویی به نیازها را ندارد و همه اینها تقصیر ساخت و ساز دولت های قبلی است....
و ....
در آخر مردم چه میشوند؟؟ ما را چه شده که درد مردم مان را نمیخواهیم بفهمیم؟؟
گفتند صدام ما را از خانه هامان بیرون نکرد؛ اینکه دیگر زلزله است، غیرت تان را شکر ، اما مسئولین چه کرده اند برایتان؟؟