■ با شروع جنگ تحمیلی تکرار اتفاقی عجیب به چشم مردم اهواز می آید. آنها می دیدند که سه شنبه هر هفته راس ساعتی خاص آتش سوزی در سه راه خرمشهر اهواز ایجاد می شود!
با پیگیری مشخص می شود آتش سوزی مربوط به انبوه لباسهای رزمندگان است که به علت حضور رزمندگان در تمرین های سخت یا مانورها، جنگ در میدان نبرد ، شهادت یا مجروحیت رزمنده ی صاحب لباس، اکثرا خونین، پاره، مندرس و غیر قابل استفاده شده است.
در این میان تیمی اولیه به سرپرستی مادر شهید حسین علم الهدی تشکیل شده و جلوی این هدر رفت و اسراف را می گیرد! این بانوان داستان عجیب خود را با تحویل گرفتن انبوه لباسها از نیروهای نظامی و شستشو و بازسازی دوباره آنها شروع می کنند. تا اینکه در زمانی کوتاه به علت حجم بسیار البسه رزمندگان و نیز استقبال دیگر خواهران، یکی از مکانهای عمومی شهر اهواز (معروف به چایخانه) را تجهیز کرده و در آنجا مشغول ترمیم و خیاطی و رفو و رنگ زدن و اتو و آماده سازی دوباره البسه ای می شوند که بدون حضور آنها چاره ای جز سوزاندن شان نبود!
و این شروع داستان ننه قربون است.