امام حسین (ع ) مدینه را ترک کرد و به مکه رفت.در مکه امام از توطئه دشمن آگاه شد.در این زمان بود که نامه های مردم کوفه می رسید.مردم از امام می خواستند به کوفه رفته و جنبش ضد اموی را رهبری کند.امام برای آگاهی بیشتر،مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد.در همین زمان یزید از اوضاع ملتهب کوفه باخبر شد.نامه های کوفیان یزید را نگران ساخت.وی با مشاورانش به مشورت پرداخت و آنها عبیدالله بن زیاد را تنها کسی معرفی کردند که میتواند شورش کوفیان را سرکوب کند.
در آن زمان ابن زیاد حکومت بصره را داشت.یزیددر نامه ای او را به حکومت کوفه منصوب و مامور کرد تا سریعا خود را به کوفه برساند و شورش را خاموش کند.ابن زیاد پس از رسیدن به کوفه والی سابق را عزل و با طرفداران بنی امیه جلسه ای تشکیل داد.آنها تصمیم به سرکوب قیام طرفداران امام حسین(ع ) و دستگیری مسلم بن عقیل گرفتند..
روز بعد ابن زیاد فرمان داد مردم در مسجد گرد آیند.او پس از تعریف و تمجید از یزید به تهدید کسانی پرداخت که قصر دارند امنیت شهر را به هم بزنند.تهدیدهای وی موثر افتاد و پس از چند روز مسلم دستگیر شد.مسلم را به قصد آورد.
مسلم به او گفت: شما ضد ارزش ها را ظاهر کرده و ارزش ها را دفن کرده اید.بدون رضایت مردم و برخلاف دستور خدا بسان کسری و قیصر بر مردم حکومت میکنید ولی ما به میدان آمده ایم تا مردم را به فرمان خدا و سنت پیامبر فراخوانیم.
سرانجام ابن زیاد فرمان قتل مسلم را صادر کرد.خبر شهادت مسلم به امام رسید و فرمودند:به نام خداوند بخشنده مهربان؛اما بعد، خبری جاسنوز به ما رسیده و آن شهادت چند تن از یارانمان در کوفه به ما رسیده است و یکی از آنان مسلم بن عقیل است.اینک هرکس از شما که می خواهد برگردد، ما پیمان خود را از او برداشته ایم و او تعهدی نسبت به ما ندارد.
پس از بیانات امام گروهی از همراهانش که اوضاع عراق را دگرگون دیدند از کاروان امام جدا شده و فقط پیروان حق باقی ماندند.