۱۵ مطلب با موضوع «تحلیل های خودمونی» ثبت شده است

تلکه

(1) در کتاب بحارالانوار از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است که فرمود:
«خدا لعنت کند رشوه گیر و رشوه پرداز و کسی را که دلال میان آنها است؛ از رشوه گرفتن دوری کنید که این کار بمنزله کفر محض است و شخص رشوه خوار از رحمت خدا بدور می باشد».
 عن علی (علیه السلام): قال رسول الله (ص): «اخذ الامیر الهدیة سحت و قبول القاضی الرشوة کفر» 
 هدیه گرفتن زمامدار و رئیس از دیگران حرام است و رشوه گیری حاکم شرع و قاضی، کفر است.» 

(2) هنگامى که امیر مومنان علی علیه السلام از خیانت ابن هَرمَه(مأمور بازار اهواز) اطلاع پیدا کرد، به رفاعه(حاکم اهواز) نوشت: وقتى که نامه ام به دستت رسید، فورا ابن هرمه را از مسئولیت بازار عزل کن ، به خاطر حقوق مردم ، او را زندانى کن و همه را از این کار با خبر نما تا اگر شکایتى دارند، بگویند. این حکم را به همه کارمندان زیر دستت ، گزارش کن تا نظر مرا بدانند. در این کار، نسبت به ابن هرمه نباید غفلت و کوتاه شود و الاّ نزد خدا هلاک خواهى شد و من هم به بدترین وجه تو را از کار برکنار مى کنم ، و تو را به خدا پناه مى دهم از این که در این کار، کوتاهى کنى .

اى رفاعه ! روزهاى جمعه ، او را از زندان خارج کن و سى و پنج تازیانه بر او بزن و او را در بازار بگردان ، پس اگر کسى از او شکایتى با شاهد آورد، او و شاهدش را قسم بده ، آن وقت ، حق او را از مال ابن هرمه بپرداز، سپس دست بسته و با خوارى او را به زندان برگردان و برپایش زنجیر بزن ، فقط هنگام نماز زنجیر را از پایش در آور و اگر براى او خوردنى و نوشیدنى و یا پوشیدنى آوردند، مانع نشو و به کسى هم اجازه نده که بر او داخل شود و راه مخاصمه و طریق نجات را به او بیاموزد و اگر به تو گزارش رسید که کسى در زندان چیزى به او یاد داده که مسلمانى از آن ضرر مى بیند آن کس را مى زنى و زندانى مى کنى تا توبه کند و از عمل خود پشیمان شود.

اى رفاعه ! همه زندانیان را براى تفریح به حیاط زندان بیاور غیر از ابن هرمه را، مگر آن که براى جانش ، بیمناک باشى که در این صورت او را با زندانیان دیگر به صحن زندان مى آورى ، اگر قدرت بدنى دارد هر سى روز، سى و پنج شلاّق بر بدنش مى زنى و قضیه را براى من بنویس و نام جانشین او را هم گزارش کن و حقوقش را قطع کن.


(3) گزارش سازمان شفافیت بین المللی در زمینه فساد مالی کشورها در سال ۲۰۱۶ میلادی نشان می دهد که ایران در این جدول در رتبه ۱۳۱ قرار دارد. افغانستان نیز در میان ۱۰ کشور آخر این جدول و رتبه ۱۶۹ را دارد.

(4) در ایران و بر اساس ماده ۲۸۶ مقرر داشته اگر فساد اقتصادی به دلیل وسعت اخلال و شبکه‌سازی، در حکم افساد فی‌ الارض باشد، مفسد به اعدام محکوم می‌شود. 

(5)  کمیته ضدارتشای مالزی به گفته کمیته‌ای «مستقل، حرفه‌ای و شفاف» در زمینه مبارزه با انواع جرائم مرتبط با رشوه است که در سال ۲۰۰۹ میلادی بر اساس قانون جدیدِ ضدارتشا تشکیل شده است. حداکثر ۲۰ سال زندان و پرداخت غرامتی معادل ۵ برابرِ میزان رشوه مجازاتی است که این قانون برای متخلفان در نظر گرفته است.تا سال ۲۰۰۶ میلادی، ۱۲ بانکدار در ویتنام اعدام شدند. 

توصیه میکنم مستند تلکه را حتما تماشا کنید. هرچند این مستند به تمام ابعاد فساد و رشوه نپرداخته و گزینشی عمل کرده، اما همینکه جرات کرده به همچنین موضوع مهمی بپردازد جای شکر دارد.

اینکه چرا امروز کار ادارات دولتی به جایی رسیده که برخی بی پرده درخواست رشوه (شیرینی)می کنندخود سوال مهمی است؟؟

اینکه قوه قضائیه تاکنون چه کرده و اساسا ایا ساز و کار مناسبی برای مبارزه با فساد دارد سوال مهم دیگری است؟ هرچند آماری که در قسمت (3) ارائه شده خود گویای میزان موفقیت!!! این قوه است.

مبارزه با فساد در کشورهای دیگر هم وجود دارد، اما باید پرسید چگونه ما مبارزه میکنیم که آمار فساد بالاست و چگونه آنها عمل میکنند که فسادشان از ما کمتر است؟

رفتار مولا علی الگوی مناسبی است. بند (2) به خوبی گویای رفتار ایشان با تخلفات اداری است. رفتاری که مسامحه نمیپذیرد و برخلاف برخی که امروز مبارزه با فساد را آبروریزی برای کشور میدانند و سعی در سرپوش گذاشتن و پرورش دزد دارند، دست خلافکار را هرکه باشد قطع میکند خواه حتی حسن و حسینش باشند.

آن دوحدیث بیشتر از اینکه نقل سخن باشد، نقل هشدار و اخطار است. اخطار به کارگزاران و قضات محترم که در تنظیم رفتار با مردم مراقب باشند. انسان به لحظه ای کافر شده و به دین محمد (ص) از دنیا نمی رود خواه در این دنیا هزاران عنوان رنگی به اسم خود چسبانده باشد و عده ای برایش دولا و راست شوند.

+ پیشنهاد میکنم مستند را ببینید و اگر خودتان هم نمونه هایی دارید برام بنویسید.

  • یه پلاک
  • چهارشنبه ۲۲ آذر ۹۶

صدایی که هم اکنون میشنوید، صدای وحدت است

هفته ای که در آن قرار گرفته ایم هفته ایست موسوم به هفته وحدت. دلم نیامد چندخطی را سیاهه نکنم برای این هفته مهم و حیاتی.

هفته ای که بعضی نامردان و سیاه رویان آن را براعت نام گذاشتند و تلاش کردند تا شیعه و سنی را به جان هم بیاندازند. آنهایی که کاملا روشن است نان شان را از کجا می خورند و از تریبون چه کسانی حرف می زنند.

* اول آنکه وهابیت را با اهل تسنن یکی ندانیم که زمین تا آسمان باهم فرق دارند، وهابی های سگ صفت عربستانی کجا و سنی های آرام و بی ادعا کجا. (خدا ریشه وهابیت رو بکنه ان شاء الله)

* دوم آنکه چه در شیعیان و چه در تسنن افراطی هایی هستند که به یکدیگر توهین و ناسزا میگویند که کاملا کار غلطی است. آنها یا از سر جهالت این کار را میکنند یا به پشتوانه خارجی و با برنامه ریزی. این دو گروه رو نباید ملاک رابطه شیعه و سنی قرار داد که شیعه انگلیسی و سنی لندن نشین همه جا هست و پول میگیرند تا چرندیات ببافند.

* سوم اینکه ایران اسلامی دارای مذهب رسمی شیعه است و در ضمن در خود ادیان و مذاهب دیگر رو هم جای داده. پس باید با دوستی مسائل رو حل کرد. اختلاف عقیده هست قطعا و کسی منکر نیست اما نکته اینجاست که باید با عقیده باطل جنگید نه با افراد. اینکه شیعه و سنی به جان هم بیافتند درست نیست، در عوض مناظره کنند و عقاید خود را عرضه کنند تا هرکس آزادانه تصمیم بگیرد. اما در نهایت برادری پابرجا بماند. شهید مطهری تعبیر زیبایی دارند که وحدت یعنی در عین داشتن اختلاف عقیده، علیه دشمن خارجی متحد باشیم چرا که همه مسلمانیم.

چهارم* استان های سنی نشین را دریابید!! کردستان، سیستان و استانهای دیگر...

مطالبی که این حقیر از استانهای سنی نشین میخوانم اصلا خوب نیستند. ظاهرا مسئولین مردم را رها کرده اند. این البته یک حرف ساده نیست! اینکه اگر فردا در همین استان ها مردم به طلب حق خود دست به تظاهرات بزنند یا کاری کنند که اعتراض شان را نشان دهند دور از انتظار نیست؛ اما احتمالا این طرف مسئولین این اعتراضها و مشکلات را سیاسی میکنند و حتما میگویند آنها داعیه این را دارند که ریشه شیعیان را بکنند که این طور نیست البته.

وعده های توخالی ندهید به این مردم زحمت کش که آنها نیز هموطن ما هستند، اینطور آنها را از همه چیز نا امید نکنید. خدا گواه است که علی بن ابی طالب برای کشیدن خلخال از پای زن یهودی هشدار میدهد و نگران است، حال آنکه قبله مان یکی؛ خدا و پیامبرمان و کتاب مان یکیست، پس چرا فریاد مسلمان را درنمی یابید که روز قیامت قطعا جواب گو خواهید بود.

  • یه پلاک
  • پنجشنبه ۱۶ آذر ۹۶

سخنگوی مردم یا افراد خاص!!

حرف زدن و وعده دادن حالا به جایی رسیده که وقتی چیزی میگی حتی خودت هم شاید تو دلت قبولش نداری ولی بازم میگی و اونو به عنوان یه برنامه به مردم ارائه میدی. این وسط دنیای مدرن نیاز به یک سخنگو رو احساس کرد. چرا که دولتها نمی توانند مدام حرفهای خودشان را بشنوند و بگویند خب ما اینو گفتیم و انجام دادیم یا در توان ما نبود.از اینجا به بعد سخنگو وارد کارزار میشه و کلا همه چی رو تکذیب میکنه، اساسا کار سخنگو همینه . بعد میرسه نوبت به سوالات که روشهای مختلفی وجود داره برای پیچاندن که این هم به نبوغ شان برمیگرده مثل؛ سوال بعدی :(

اطلاعی ندارم از این موضوع :|

اینو از خودشون بپرسین؛ بنده که زبان ایشون نیستم *

و امثالهم....

مدرک سخنگویی نداریم ولی انصافا خب پیچش و تکذیبیه رو انجام میدن...

بگذریم...

همه اینها رو میگیم که اقایون وعده ها یادتون نره... من 4 سال دیگه فلان میکنم از اون مسئولان بالایی تا نماینده مجلس و نماینده شوراها...

جوری نشه که مردم کاملا قطع امید کنن...

بذارید یه جور دیگه نگاه کنیم...

اینو بخونید》شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهورى اسلامى عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این معناى شفافیت است، باید همه کار را بکنند.۲۹شهریور ۱۳۸۸

اینم بخونید》مردم حق دارند بعد از گذشت زمان معقولی، از مسؤولان هر یک از بخشها سؤال کنند که نتیجه‌ی کار شما چیست؟ باید خودتان را برای پاسخگویی آماده کنید. باید کار را به‌گونه‌ای تنظیم کنید که بتوانید محصول و نتیجه‌ی آن را به مردم نشان دهید و دلیل نقایص آن را باز گویید. مردم حسابگر و هوشیارند.۱۳۶۸/۰۶/۰۸

حال باید پرسید که آیا سخنگویان محترم و اساسا همه مسئولین در این جهت یعنی شفافیت گام برداشته اند و یا ملت را در کلافی سردرگم انداخته و در واقع کار خود را میکنند؟

ثانیا پاسخ گویی به این نیست که هفته ای یکبار جلسه گذاشته برای رفع تکلیف، بلکه حق طبیعی مردم است برای آگاهی از نتایج کارهایتان و صد البته وعده هایی که دادید...

بهتر است مصداقی تر جلو برویم... سه قوه داریم و قطعا هر سه قوه وعده هایی داده اند... خود ببینید و قضاوت کنید.

ایجاد ساز و کار مناسب برای دسترسی آسان همگان به عدالت، کوتاه کردن مسیر دادرسی، اصلاح قوانین و تهیه لوایح مورد نیاز قوه، تأمین سلامت ارکان قوه با اعمال نظارت مناسب، مبارزه اساسی با فساد، و از همه مهمتر ایجاد امنیت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم با معاضدت دستگاه های مسئول، در پرتو اغتنام از فرصت های پرشتاب ( بخشهایی از حکم انتصاب آملی لاریجانی)

دو بخش مورد تامل است؛ یکی بحث عدالت و دیگری مبارزه با فساد در باب اولی شاید نگاهی گذرا باید به حوادث انداخت.

حمله به کارگران اراکی یک نمونه اش است که با عدالت در تناقض کامل است.

از آن طرف اما  در بخش فساد اشکال های جدی وجود دارد، از عدم شفافیت مالی گرفته تا برخورد سطحی و بعضا مسخره با مفسدان. در جاهایی خوب عمل شده و انصاف است که بگوییم اما در بسیاری دیگر هم متاسفانه اهمال شده است.

قوه ای که نقش بسیار مهمی در مفهوم عدالت اجتماعی دارد و طبعا همه نگاه ها به این قوه است تا ببینند همان طور که با یک دزد متناسب با جرمش برخورد میکند با یک مفسد هم همان طور است؟؟ سوالی که در پرونده های امسال قوه پاسخش را میتوان یافت.

* دو قوه دیگه بعدا بررسی میکنیم....

  • یه پلاک
  • دوشنبه ۸ آبان ۹۶

$$ یه سر و هزار سودا $$

ازدواج از ابتدا یکی از مهم ترین نیازهای بشر بوده و هست. در اینکه اصلا شکی نیست و همه ما قطعا کتابهای دینی و غیره و رو در این باب خوندیم. مشکل دقیقا از بعد قبول این قضیه شروع میشه. حالا نمیخوام زیاد طولانی بشه چون حرف برای گفتن زیاده، ولی یک مقوله اش همین وام ازدواجه. شما تصمیم به ازدواج گرفتید و حالا برای چندرغاز وام ازدواج بناست که اقدام کنید. 10 میلیون واقعا اگر با محاسبات ساده هم جمع بزنید میشود چندرغاز. هر جوانی آرزو داره که حداقل یه مراسم معمولی رو دیگه داشته باشه با یه سطح زندگی و امکانات معمولی اما این وسط معلوم نیس چرا بانکهای (شاید) محترم وام میدن با سودی که نهایتا شما 5 میلیون یا سه میلیون سرش بذاری و دودستی تحویل بانک بدی؟؟

آیا نمیشه وام ازدواج رو قرض الحسنه کرد؟؟ آیا اینقدر این امر خیر در نظر مسئولین و دولتمردان مهم نیست که کمی و فقط کمی به بانکها فشار وارد کنند تا آنها نیز یه کم خودشان را تکان دهند و از آن منابع به قول خودشان نداشته شان (که خدا عالم است واقعا) یه کم به جوان ها وام قرض الحسنه بدن یا اینکه داستان چیز دیگری است؟؟

شاید هم مسئولین محترم که خرشان از پل ازدواج گذشته دیگر خیلی فکری برای جوان های دیگه ندارن و دغدغه ندارن؟؟ شاید؛ امید که این نباشد ولی جوانی صرفا با امید حیات دوباره نمیگیرد بلکه با حمایت و پشتوانه است که نهالش رشد می نماید.

حال سوال این است به راستی نظام اقتصادی کشور و در راس آن بانکها به امر ازدواج کمک میکنند و اسم تسهیل ازدواج را میتوان به این شیوه دادن وام هایشان داد یا اینکه باید به قرآن و حدیث رجوع کنیم آنجایی که تاکید بسیاری میشود به تسهیل ازدواج اما نه با حرف و اقدامات توخالی و صدالبته سودده به جیب بعضیها ؛ بلکه با عمل و قرض الحسنه و حتی کمک معنوی همه.

ازدواج و داستانهای بعد از آن چیزی نیست که به همین سادگی از کنار آن گذشت، چرا که میتواند سبب مشکلاتی بسیار بزرگ شده و حتی کشور را دچار چالش کند. فرصت جوانی هم آنقدر زیاد نیست که صیر کنیم تا مسئول محترم تصمیم کبری را بگیرد و اقدام کند. این کارها اولویت دارد ولی نمیدانم برای آقایان نیز همین طور است یا خیر؟؟ پاسخ با شما ولی داستان ازدواج و مشکلات و مجردی های دهه 60 ها خود به وضوح نشان دهنده ی میزان عزم واقعی مسئولین است. باشد که داستان برای دهه های بعدی این گونه تکرار نشود...

  • یه پلاک
  • جمعه ۵ آبان ۹۶

حضرات روشنفکر حسینی نما


تعرَفُ الأشیاءُ بِأَضدادِها _ یعنی هر چیزی به ضد خود شناخته می شود
شاید این حدیث معروف را شنیده باشید، اما مفهومش در کجای تاریخ نمود بیشتری دارد؟ بنظرم آن جایی که از یزید و عمال فاسدش میگویی، آن جایی که از ابن زیاد ملعون و سپاه سیاهش حرف میزنی، کاملا مشخص است آن طرف در سپاه 72 نفره امام چه خبر است؟؟ معلوم است امام چه شخصیتی است؟
این وسط اما برخی اشخاص را با دقت باید نگاه کرد، کسانی مثل شبث بن ربعی و یا شمر بن ذوالجوشن که ماجراهایی شاید عجیب و غریب دارند در تاریخ.
کسانی که در تاریخ بارها صفوف خود را عوض کرده و هر روز به رنگی درآمده اند.
بگذارید کمی از جانباز صفین بگویم، از همین جناب شمر. جالب است که یک لعن هم در زیارت عاشورا مخصوص این اقاست. معلوم است قضیه شمر فراتر از این حرف هاست. فراتر از نسبت فامیلی اش با عباس (ع) و حتی حضورش در جنگ صفین.
آن طرف از زهیر میگویم که اخرین شب زندگی اش شد شب عاشورا. از مسعود بن حجاج و پسرش، عجب پدر و پسری و چه عاقبت شیرینی.
این روزها روایات زیادی را می شنوید از کربلا، نمی خواهم بحر طویلش کنم، چند جمله کوتاه که فکر میکنم مفید تر از صدها مقاله می تواند باشد.
* مواظب ملاحسین واعظ کاشفی های عصر خود باشیم که هر چیزی را به نام کربلا و قیام امام به خوردمان ندهند. از آن تافتن های بی خودشان تا حسین گفتن های روی هوایشان.
** عزاداری ها هم واقعا آدابی دارد، آدابی که اگر حداقل یک شرط در آن رعایت شود بنظرم حداکثر بهره را برده ایم و آن هم این است که شرایط حضور امام عصر (عج) در آن فراهم باشد. حال با خودتان که قضاوت کنید ایشان در مجالس لخت بعضی به اصطلاح عزاداران، در سینه زنی های برخی دکان های باز شده، در مداحی های برخی مداحان کاشفی مسلک پا می گذارند یا خیر.
*** بزرگی می گفت عاشورا و کربلا از دو جنبه مظلوم است یکی خود واقعه و دیگری پس از آن از حیث تحریف های بی مروت هایی که تا حالا هم ادامه داشته.
تکرار حسین (ع) خستگی ندارد... خطی است که همیشه سطرهایی برای ما خواهد داشت.
عزاداری هاتون قبول حق.
  • یه پلاک
  • سه شنبه ۴ مهر ۹۶

🌟حکایت عجیبیست
رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.
مردم نمی بینند و فریاد می زنند.

🔊 می خواهم اینجا از
👀 دیده ها و
👂شنیده ها و
📚خوانده هایم
بنویسم.