آدم ها

 

بعضی آدمها جلد زرکوب دارند 

بعضی جلدضخیم و بعضی نازک 

بعضی آدم ها ترجمه شده اند 

بعضی از آدم ها تجدید چاپ می شوند 

و بعضی از آدم ها توقیف

و بعضی از آدم ها فتوکپی آدم های دیگرند 

بعضی از آدم ها تیتر دارند ، فهرست دارند 

و روی پیشانی بعضی از آدم ها نوشته اند 

حق هرگونه استفاده ممنوع و محفوظ است 

بعضی از آدم ها قیمت روی جلد دارند 

بعضی از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش میرسند 

و بعضی از آدم ها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند 

بعضی از آدم ها را باید جلد گرفت 

بعضی از آدم ها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته میشوند 

بعضی از آدم ها خط خوردگی دارند 

بعضی از آدم ها غلط چاپی دارند 

بعضی از آدم ها زیادی غلط دارند و بعضی غلط های زیادی !

از روی بعضی از آدم ها باید مشق نوشت 

از روی بعضی از آدم ها باید جریمه نوشت 

و با بعضی از آدمها هیج وقت تکلیفمون روشن نیست 

بعضی از آدم ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم 

و بعضی از آدم ها را باید نخوانده دور انداخت


 آدم ها مثل کتابها هستند

«از مجموعه بی بال پریدن | قیصر امین پور 

  • یه پلاک
  • سه شنبه ۶ آبان ۹۹

محشر

آیا می دانید انسانها در روز قیامت به چه صورتهایی محشور میشوند؟
رسول خدا(ص) فرمودند: همه مردم (غیر اهل تقوا) در روز قیامت،برهنه محشور میشوند و خدای تعالی ده گروه از امت من را در روز قیامت از صفوف مسلمانان جدا می کند و قیافه هایشان را تغییر می دهند. این ده گروه عبارتند از:
 
1- سخن چینان (که به شکل میمون در می آیند.)

2- حرام خواران (که به شکل خوک در می آیند.)

3- ربا خواران (وارانه وارد محشر میشوند.)

4- حاکمان جو ر (کور به عرصه محشر می آیند.)

5- افراد خودخواه و خود پسند (گنگ و کر محشور میشوند.)

6- عالمان بی عمل (زبانشان را می جوند و چرک از دهانشان بیرون می آید.)

7- آزار دهندگان همسایه (با دست و پای بریده وارد میشوند.)

8- آنهایی که دوبهم زنی کرده اند (به شاخه ای از آتش آویزان می شوند.)

9- شهوت پیشگان و کسانی که خمس و زکات خود را نمی پردازند (با بویی بد تر از مردار وارد محشر میشوند.)

10- تکبر کنندگان (لباسهای آتشین بر آنها می پوشانند.) 

 

تفسیر مجمع البیان و نور الثقلین و صافی،ذیل آیه ۱۸سوره نباء

  • یه پلاک
  • سه شنبه ۲۹ مهر ۹۹

عند ربهم یرزقون

 

✅شهیدی که نشانی قبر خود را داد

شهید حمید (حسین) عرب نژاد

✅شهیدی که قرضهای شخص بدهکاری  را بدون آنکه فرد بدهکار بداند پرداخت کرد.
شهید سید مرتضی دادگر درمزاری

✅شهیدی که بدنش با اسیدهم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت 
شهید محمدرضا شفیعی

✅شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت 
شهید محمود رضا ساعتیان

✅شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند 
شهید عباس صابری

✅شهیدی که روز تولدش شهید شد
شهید سید مجتبی علمدار

✅شهیدی که هرهفته مادرش را سر قبر صدا میزد
شهید مستجاب الدعوه سید مهدی غزالی 


✅شهیدی که لحظه خاکسپاریش خندید 
شهید علیرضا حقیقت

✅شهیدی که غرور امریکایی ها را شکست
شهید نادر مهدوی

✅شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است
شهید هادی ثنایی مقدم ۱۵ ساله

✅شهیدی که پیکرش هنگام نبش قبر سالم بود
 شهید رخشانی از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد

✅شهیدی که سیدحسن نصرالله سخنرانی خود را به نام او نامگذاری کرد
شهید احمد علی یحیی

✅شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد
شهید سیداحمد پلارک

✅شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت 
شهید رجبعلی غلامی از افغانستان

✅شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
شهید علی اکبر دهقان

✅شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد
شهید بروجعلی شکری

✅شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون پوتین سالم بود 
شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز

✅شهیدی که عاشورا متولد شد واربعین به شهادت رسید
شهید مهدی خندان

✅شهیدی که با پیشانی بند "یاحسین شهید" به شهادت رسید و ایرانی بودنش محرز شد
از شهدای گمنام هستند

✅شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود 
ایشان از شهدای غواص بودند و دوست نداشت کسی ان تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستانشان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند

✅شهیدی که بحرمت مادرش در قبر خندید 
شهید حاج اکبر صادقی

✅شهیدی که در شب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد ، شهادت ، اسارت و زنده ماندن و در وصیت خود نوشت ای برادر عراقی که مرا به درجه شهادت رساندی اولین کسی را که در ان دنیا شفاعت می کنم تو هستی چرا که مرا به این درجه رساندی
شهید حاج علی محمدی پور


🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱

 

  • یه پلاک
  • پنجشنبه ۲۴ مهر ۹۹

اسیران در شام

شام سرزمینی است که تا آن زمان اسلام راستین به آن راه نیافته بود،زیرا قبل از تصرف مسلمین رومیان بر آن حکومت میکردند.معاویه با دغل بازی و حفظ ظواهر  توجه مردم را به حکومت ظاهرا اسلامی خود جلب نمود و مردم که ظلم رومیان را دیده بودند به او جلب شدند.

هنگام ورود اسیران وارد دمشق مردی مقابل امام سجاد(ع ) گفت: خدا را شکر که سبب کشتن شما شد و مردم را از شرتان آسوده و امیرمومنان(یزید) را پیروز گرداند.

علی بن الحسین پس از پایان سخنان آن مرد گفت:قرآن خوانده ای؟

مرد گفت: آری...امام فرمودند: تا به حال این آیه ها را خوانده ای《 قل لا اسئلکم علیه اجرا الا موده فی القربی》،《و آت ذالقربی حقه》،《انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا》

آن مرد گفت: بلی.

امام فرمودند: این آیه ها در حق ما نازل شده است.

پس آن مرد پشیمان شد و گفت: خدایا توبه میکنم،من از دشمنان اهل بیت بیزارم. ماجرای توبه آن مرد بعدا به گوش یزید رسید و او فرمان قتلش را صادر کرد.

به فرمان یزید مجلسی از بزرگان تشکیل شد تا امام را تحقیر نمایند.اسرا با غل و زنجیر وارد مجلس شده و یزید میخندید.اما حاضران از دیدن این صحنه ها روی در هم کشیدند که نهایتا یزید مجبور شد دستور باز کردن زنجیرها را بدهد.

سپس یزید به امام گفت: دیدی خدا با تو و پدرت چه کرد؟

امام گفت: ای یزید،بگذار خود را به کسانی که مرا نمی شناسند بشناسانم.من پسر مکه و منایم،من پسر مروه و صفایم،من پسر محمد مصطفایم.من پسر آنم که قدر او نه پنهان است.من پسر علی مرتضایم. من پسر فاطمه زهرایم.من پسر خدیجه کبرایم.من پسر آنم که او را به ستم در خون کشیدید.من پسر آنم که تشنه جان داد و تن او بر خاک کربلا افتاد.

یزید خشمگین پرسید: برتری شما بر دیگر مردمان چیست؟

امام فرمودند: خدای تعالی اهل بیت را نیک آزمود،خداوند بردباری و و دانش، دلاوری و بخشش را به ما ارزانی فرمود و دوستی ما را در دل مومنان راستین جای داد.

در این هنگام صدای اذان بلند شد. علی بن الحسین پس از شنیدن اشهد ان لا اله الا الله گفت:بدان چه گواهی میدهی من نیز گواهی میدهم. پس از اشهدا ان محمد رسول الله فرمود: یزید، محمد جد توست یا جد من؟  و آنگاه رو به مردم گفت: ای مردم، اکنون دانستید که چه کسانی را در صحرای کربلا به شهادت رساندند.سخنان امام حتی نزدیکان یزید را هم متاثر ساخت.به همین دلیل فورا پایان جلسه را اعلام کرد.

روز بعد یزید شنید که امام در پاسخ به خطیب شهر سخن گفته است.ماموران یزید خبر آورند که سخنان امام چنان در مردم اثر گذاشته که اگر ادامه یابد امکان شورش و طغیان است.یزید فورا به نعمان بن بشیر انصاری دستور داد کاروان اسرا به مدینه ببرد.

وقتی کاروان به کربلا رسید، امام به جابربن عبدالله انصاری که در آنجا حضور داشت با اندوه فراوان گفت: ای جابر،در همین جا بود که خیمه ها را آتش زدند و مردان ما را که بهترین مردمان روزگار بودند بی رحمانه کشتند و ما را به اسارت گرفتند.

اسیران چند روزی در کربلا عزاداری کردند و سپس راهی مدینه شدند.

  • یه پلاک
  • يكشنبه ۲۰ مهر ۹۹

در مجلس ابن زیاد

ابن زیاد برنامه ای برای حضور امام سجاد (ع ) و زینب کبری (س ) در دارالاماره به جهت تحقیر کردنشان ترتیب  داد.قبل از ورود اسرا؛ ابن زیاد لباس فاخر بر تن کرده و بر تختش تکیه زد.سپس برای اشراف پست کوفه سخنرانی کرد و پیروزی بر حسین (ع ) را مهم دانست.ناگهان اسرا وارد شدند.

ابن زیاد مانند سرداران فاتح با صدای بلند خندید و گفت:این است باقی مانده آن سپاه شکست خورده،آن هایی که بر حکومت عدالت خواه امیر یزیدبن معاویه خروج کردند.

آنگاه خطاب به اسرا گفت:سپاس خدا را که شما را رسوا کرد و دروغ تان را آشکار.

در این هنگام زینب(س )فرمود: سپاس خدایی را که ما را با پیامبرش حضرت محمد(ص ) گرامی داشت و از ناپاکی و پلیدی دور گرداند.حقیقت این است که خداوند فقط اشخاص پست و بدکار را رسوا میکند و کسی که فاجر است،دروغ میگوید و ما از آن مردمان نیستیم...

ابن زیاد سخن ایشان را قطع کرد و گفت: دیدی خدا برادرت را چه کرد؟

زینب(س ) فرمود:  ما از خدای خود جز زیبایی چیزی ندیدیم. خداوند در رستاخیز شهدای کربلا و تو را برای اجرای عدالت گرد آورد. پس در کارت بنگر،آنگاه خواهی دانست که آن روز نتیجه داوری خدا به نفع کیست؟ و رستگاری از آن کیست؟ای فرزند مرجانه، مادرت به عزایت بنشیند که جسورانه با ما سخن میگویی...

سخنان حضرت ابن زیاد را عصبانی ساخت.سپس با غرور گفت: خدا اسباب کشتن یک طغیانگر شورشی را فراهم کرد و قلب ما را شاد ساخت.

زینب(س) فرمود: بزرگانمان را کشته و خاندانمان را سرگردان کرده اید.شاخه هایمان را بریدید و قصد داشتید که با این کار آرامش یابید،اما عجب آرامشی.

ابن زیاد چون نتوانست با آن بانو مجادله کند، رو امام سجاد(ع ) کرد و به صورت تحقیرآمیزی گفت و گو کرد که پاسخ دندان شکن امام سجاد(ع ) چنان دندان شکن بود که ابن زیاد فورا دستور داد اسیران را از تالار خارج کنند.

  • یه پلاک
  • شنبه ۱۲ مهر ۹۹

🌟حکایت عجیبیست
رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.
مردم نمی بینند و فریاد می زنند.

🔊 می خواهم اینجا از
👀 دیده ها و
👂شنیده ها و
📚خوانده هایم
بنویسم.