تمدن ایرانی اسلامی ما پر از الگوست


لبریز از قهرمان است

سرشار از آدم های بزرگ در عرصه علم و کیاست و رزم و شجاعت و عشق و لطافت و هنر و ظرافت است.

وبا این همه نتوانسته ایم که این معادن طلا و نقره و این شمش های گرانقیمت را به انگشتر و گوشواره و النگو و دستبند و.... تبدیل کنیم و پشت ویترین ارائه های دلپذیر قرار دهیم و از آنها به قدر نیاز نسل جدید ، فیلم و انیمیشن بسازیم .
آنوقت مدل های جعلی و پر ضرر و البته جذاب از طریق فیلم و انیمیشن و کارتون و عروسک و بازی و.... آمده اند و تا ته ذهن و باور بچه‌ هایمان جاخوش کرده اند 
این درد صدالبته درمان دارد

اول باید حس خودباوری را تقویت کنیم
بعدا باید اندیشمندان غمگساری کنند و فضای فرهیختگی را همراه کنند
بعدش هنرمندان دست به کار تولید آثار هنری بشوند
آنگاه بازار و چرخه عرضه و فروش باید دسترسی ها را آسان کند
سپس همه با صبوری و امید و توکل منتظر جوانه زدن این بذرها شویم

ودر نهایت باغ باور های نسل جدیدمان ، آباد خواهد شد والا همین خزان خودباختگی و غریبگی با خویش و البته کم کم حتی عناد با فرهنگمان در راه خواهد بود.

از بچه ها پرسیده میشود که قهرمان تو کیست؟ و بچه طبعا جواب میدهد که مرد عنکبوتی و هزار شخصیت خارجی. از رستم و سهراب و آرش و تختی و دیگر قهرمانان بی اطلاع است؛ حتی اسمشان را هم نشنیده اند. کوتاهی بزرگی در حق کودکان شده که تاوانش را خودمان پس میدهیم. 

هنوز میتوان کاری کرد...