امروز یه روز عادی بود واقعا (البته کمی پر حرارت)؛ آخه رفتیم با دوستان فوتبال، اونم چه فوتبالی.

حقیقتش من اصلا از دفاع و حمله خیلی خوشم نمیاد( اصلا سرم نمیشه) ولی تو گلری یه حرفهایی واسه گفتن دارم( البته با تواضع ).

خدا رو شکر تیم ما تحت رهبری فرمانده تونست تیم حریف رو 20 بر 11 نابود کنه. نمیدونم چرا؟؟ شاید اونا یه کم ضعیف بودن.

منم این وسط حسابی حالشون رو گرفتم( از بس شوت هاشون رو گرفتم) البته خوب 11 تاش هم توی دروازه رفت.

گفتم فوتبال، یه گریزی هم میزنم به شهید ابراهیم هادی. واقعا عجب شهیدی، آدم لذت میبره. کسی که با فوتبال بچه ها رو به مسجد وصل می کرد. کسی که یه الگوی درست بود. با بچه ها بود همیشه، ولی بچه ها ول کنش نبودن.

این روزا دارم فکر میکنم چند تا از فوتبالیستها این جوری هستن؟؟

بگذریم، خلاصه امروز حسابی روز باحالی بود.