۴۵ مطلب با موضوع «روزخوان» ثبت شده است

برخورد پیامبر با زن خواننده


✳️ ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: – ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪه‌ﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
- ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
– ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﺷﻤﺎ همیشه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎه ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎنی ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪهﺍﻡ، ﺁﻣﺪهﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ؛ نه جامه‌ای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی ام را بگذرانم.
– ﺗﻮ ﮐﻪ در مکه روزگاری ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻥِ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﭼﻄﻮﺭ شد که ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟
– ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻧﯽ سراغ من نمی‌آید، فراموش خاص و عام شده‌ام، به سختی زندگی می‌کنم.
.
✳️ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (ص) ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ.
🔻عجیب ﺭﻭﺍیتی است! هم عجیب و هم ﻏﺮﯾﺐ!
🔺ﯾﮑﯽ ﺍینکه ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪه ﺑﻮﺩه، ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ هم ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﻨﺎه ﺍﻭ ﺑﻮﺩه است.
🔺ﺩﻭﻡ ﺍینکه ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ ﻗﻮﻝ ﺑﺪه ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ، ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﻨﻨﺪ.
🔺ﺳﻮﻡ اینکه ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺸﺮﮎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ، ﺁﻣﺪ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ!
❇️ ﺧﺪﺍﯾﺎ! ﻣﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻣﺎﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ تو ﺍﺳﺖ؟
.
📚 منبع: ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺍﺳﻼﻣﯽ، ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ ﺟﻠﺪ ﻧﻬﻢ، ﺹ ۲۳۲، ﻧﺸﺮ ﺍﻟﺤﯿﺎﺓ، ﭼﺎﭖ ﺍﻭﻝ، ۱۳۹۱، به نقل از ﻣﺠﻤﻊ ﺍﻟﺒﯿﺎﻥ، ۹/۲۷۰
.

  • یه پلاک
  • پنجشنبه ۱۲ تیر ۹۹

مثنوی هفتاد "من"

  •  
  • یه پلاک
  • چهارشنبه ۲۸ خرداد ۹۹

شخصیت زدگی


در زیر این آسمان، چیزی نیست که آفت نداشته باشد؛ پس اگر از چیزی یا کسی سخن می‌رود، باید به آفات آن‌ نیز اشاره رود.و اگر سخن از مکانت خطیرِ شخصیتی است، اشاره به خطر شخصیت‌زدگی نیز بایسته می‌آید.
اندوهگینانه دیرگاهی است که جامعه ما دچار کیش شخصیت‌گرایی و بیماری شخصیت‌زدگی است و خود نیز نمی‌داند تا به درمان آن برخیزد. یک چند به شخصیتی تکیه می‌کند و همه چیز را در اون خلاصه می‌گرداند، و چون فصل آن شخصیت به سر می‌آید، یا شخصیتی دیگر رخ می‌نماید، او را به تاریخ وا می‌گذارد و آن دیگری را تکیه‌گاه خویش می‌سازد. این بیماری در حوزه دین‌شناسی خطرناک است و خلاف روش‌های مسلم و مصرّح برای شناخت دین. دین را باید با برهان، از نصوص دینی(کتاب و سنت) فرا گرفت، نه از این و آن. رای هیچ‌کس برهان نیست و بزرگان را نمی‌توان جایگزین برهان ساخت. دانش را می‌توان از افواه‌الرجال گرفت، اما دین را هرگز. آن‌که به اتّکای رجال به دین بگرود، با لغزش آن‌ها از دین برمی‌گردد و یا به اتّکای رجال دیگری، دین را از کف می‌دهد.
صادق آل محمد علیه‌السلام به ما آموخت:
مَن دَخَلَ فی هذا الدین بالرّجال اَخرَجهُ منه الرّجالُ کما اَدخلوه فیه؛ و من دَخَل فیه بالکتابِ و السّنةِ زالتِ الجبالُ قبل اَن یَزولَ.
یعنی کسی که تحت‌تاثیر شخصیت‌ها وارد دین اسلام شود، تحت تاثیر شخصیت‌هایی دیگر از دین خارج می‌شود؛ اما کسی که با دلیل کتاب و سنّت وارد دین شود، اگر کوه‌ها از جای بجنبند او نخواهد جنبید.
باری، هیچ‌کس، اگر چه گوینده به حق،معیار حق و باطل نیست. حق میزان است، نه شخص، و نه فلان و بهمان شخصیت.تعبیراتی چون ((استاد گفت)) و ((آقا گفت))، فصل الخطاب و معیار حق و باطل نیست و جایگزین برهان نمی‌شود. باید بررسی کرد که استاد و آقا درست گفت یا نه، و هذا اول الکلام. سخن نادرست را از درست‌گویان نباید پذیرفت و سخن درست را از نادرست‌گویان باید بر دیده کشید. حقیقت مهم‌تر از این و آن شخصیت است و چندان این گوهر ارزنده است که باید آن را از اهل باطل نیز گرفت؛ چنان‌که باطل چندان بی‌مقدار است که باید آن را از اهل حق نیز گرفت. نباید مرعوب عظمت کسی شد و به اتکای شخصیتش، سخنش را پذیرفت؛ باید مجذوب حق شد و آن را از اهل باطل نیز خریدار گشت.
دانستنی است این سخن اشاعره که ((هرچه خدا کند عدل است)) در جهان اسلام پذیرفته نشد.اما و عجبا که عده‌ای با وجود آن‌که این امتیاز را برای خدا نمی‌پذیرند، برای بندگان خدا می‌پذیرند!
نیاز به تفصیل نیست که بردگی فکری سهمگین‌ترین نوع بردگی و مقدمه‌ی گونه‌های دیگر بردگی است.

▪ استاد محمدرضا حکیمی

  • یه پلاک
  • سه شنبه ۲۰ خرداد ۹۹

شاخ نوشتن

  •  
  • یه پلاک
  • سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۹

باید فریاد می زدیم


ما شهیدان را باور نداریم، و گرنه تنها به تشیع پیکرهای پاک آنان بسنده نمی‌کردیم، بلکه خون آنان را نیز فریاد می‌کردیم...
.
فریاد هماره بلندِ خون شهیدان، اجرای عدالت است، عدالت قضایی، عدالت اجتماعی، عدالت معیشتی و... و از میان بردنِ تبعیضهای جهنّمی فقرگستر و تفاوتهای معیشتیِ سقوط آور...
.
تبعیضها و تفاوتهایی از این دست –که همواره در آیات قرآن و احادیث دینی محکوم شده است- عامل سقوط انسانیّت است، انحطاط اخلاق، و سلب اعتماد در اجتماع، و نفی فضیلت، و ضعف گرایش به دین، و رواج تملّق و تظاهر و تزویر، و بریدن نسلهای جوان از صفوف حاضران، و اسلامی نشدن دانشگاهها پس از سالیان...
.
پس نباید خون شهید نیز شهید شود و پیام خونین این خون، رنگ ببازد... خون شهیدان را فریاد کنیم، و قلمهای انقلابی و متعهّد فریاد خواهند کرد، و فریاد، سرانجام به گوشها می‌رسد، اگر چه در نسلی یا نسلهایی، پس از روزگار فریادگران راستین...
.

استاد محمدرضا حکیمی
کتاب پیام جاودانه ص۳۶۲-۳۶۳

 

■ پ ن: کجایند ژن های بی ادعا...

 

  • یه پلاک
  • چهارشنبه ۲۷ فروردين ۹۹

🌟حکایت عجیبیست
رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.
مردم نمی بینند و فریاد می زنند.

🔊 می خواهم اینجا از
👀 دیده ها و
👂شنیده ها و
📚خوانده هایم
بنویسم.