راز عجیب شهید ناشنوایی که یک عمر همه مسخره اش میکردند

🌸 زمان جنگ ڪارش مڪانیڪی بود . در ضمن ناشنوا هم بــود . پسر عموش غلامرضا ڪه شهید شد ، سر قبــرش نشست ، بعد با زبـون ڪــر و لالی خودش ، با ما حــرف می زد .

🌺 ما هم میگفتیم : چی میگی بابا ؟! محلـش نذاشتیــم ، هرچی سر و صــدا ڪرد هیـچ ڪس محلش نذاشت .

🌸 دید ما نمی فهمیــم ، بغل قبر شهید با انگشت ، یه دونه قبر ڪشید ؛ روش نـوشت : شهید عبدالمطلــب اڪبری ، بعد به ما نگاه ڪرد ، خندید ، ما هم خــندیدیـم .

🌺 گفتیم شوخیـش گرفتــه ؟! دید همه ما داریم میخندیم ، طفلڪ هیچ نگــفت … یه نگاهی به سنگ قبر ڪرد ، سـرش رو پائیــن انداخـت و آروم رفـت …

🌸 فرداش هم رفت جبهه ؛ ۱۰ روز بعد جنازه اش رو آوردند ؛ دقیقاً تـوی همون جایی ڪه با انگشـت ڪشیده بود خاڪش ڪردند .

🌺 توی وصیت نامه اش اینجور نوشته بود :
بسم الله الرحمن الرحیم
یڪ عمر هرچی گفتم به من میخندیدند ، یڪ عمر هر چی میخواستـم به مردم محبت ڪنم ، فڪر ڪردند من آدم نیستم ، مسخره ام ڪردن ، یڪ عمر هـرچی جدی گفتم ، شوخی گرفتند ؛ یڪ عمر ڪسی رو نداشتــم باهاش حــرف بزنم ، خیلـی تنها بودم .

🔴👈 اما مردم ! حالا ڪه ما رفتیم بدونید ، هر روز با آقام حرف میزدم . آقا بهم گفت : تو شهیـد میشی . جای قبرم رو هم بهم نشون داد ... این رو هم گفتم اما باور نڪردید ...!


🕊 شهید عبدالمطلب اڪبری 

🕊 شهادت : ۶۵/۱۲/۴ 

 

 

  • یه پلاک
  • چهارشنبه ۱۰ دی ۹۹

اندکی تامل!!

● حکایت جالب و خواندنی گریه پیرمرد ایتالیایی پس از ترخیص از بیمارستان: 


گفته شده بعد از اینکه یک مرد ۹۳ ساله در ایتالیا از بیمارستان مرخص می‌شود، از او خواستند هزینه یک روز ونتیلاتور (تهویه) بیمارستان را بپردازد که پیرمرد به گریه افتاد.

پزشکان به او دلداری دارند تا بخاطر صورتحساب بیمارستان گریه نکند. ولی آنچه پیرمرد در جواب گفت، همه پزشکان را به گریه انداخت.

پیرمرد گفت: «من به خاطر پولی که باید بپردازم گریه نمی‌کنم. تمام پول را خواهم پرداخت. گریه من بخاطر آن است که ۹۳ سال هوای خدا را مجانی تنفس کردم و هرگز پولی نپرداختم.

در حالیکه برای استفاده از دستگاه ونتیلاتور (تهویه) در بیمارستان به مدت یک روز باید اینهمه بپردازم. آیا می‌دانید چقدر به خدا مدیون هستم؟ من قبلاً خدا را شکر نمی‌کردم».

اما سخنان آن پیرمرد ارزش تأمل دارد. وقتی هوا را بدون درد و بیماری آزادانه تنفس می‌کنیم، هیچ کس هوا را جدی نمی‌گیرد.

فقط وقتی وارد بیمارستان می‌شویم می‌توانیم بدانیم که حتی تنفس اکسیژن با دستگاه تهویه نیز هزینه‌ای دارد!

 

  • یه پلاک
  • شنبه ۶ دی ۹۹

شیرین ترین نماز

🌺🌹🌺

💠 حاﺝ ﺁﻗﺎ ﻗﺮﺍﺋﺘﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﻜﺮﺩ : 

👈 ﺩﺭ ﺳﺘﺎﺩ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﻔﺘﯿﻢ:

ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩﻫﺎ، ﺩﺧﺘﺮﺧﺎﻧﻢﻫﺎ، ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﯾﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺑﻨﻮﯾﺴﯿﺪ . 

🌸 ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺖ، ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑُﻬﺘﻤﺎﻥ ﺯﺩ، ﺩﺧﺘﺮ ﯾﺎﺯﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ، ﻣﺎ رﯾﺶﺳﻔﯿﺪﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﮐﺮﻧﺶ ﻭﺍﺩﺍﺷﺖ . 

🌸 نوﺷﺖ ﮐﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ :
ܓ
💢 ﺩﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﯽﺭﻓﺘﻢ ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺩﺍﺭﺩ ﻏﺮﻭﺏ ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ،

👧 ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﯾﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ،

👨 ﮔﻔﺖ : ﺧﻮﺏ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺗﻮﯼ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ، 

👧 ﮔﻔتم : ﺑﺮﻭﯾﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﻧﮕﻪﺩﺍﺭ. 

👨 پدﺭ ﮔﻔﺖ : ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ، 

👧 ﮔﻔﺘﻢ : ﺍﻟﺘﻤﺎﺳﺶ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ . 

👨 ﮔﻔﺖ : ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ . 

👧 ﮔﻔﺘﻢ : ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﮕﻮ. 

👨 ﮔﻔﺖ : ﮔﻔﺘﻢ ﻛﻪ ﻧﮕﻪ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ، ﺑﻨﺸﯿﻦ. ﺣﺎﻻ ﺑﻌﺪﺍً ﻗﻀﺎ ﻣﯽﮐﻨﯽ . 

🌝 دیدم ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻔتم ﺑﺎﺑﺎ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﯽﮐﻨﻢ، ﭘﺪﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ، 

👧 ﺍﻣﺎ ﮔﻔتم: "پدﺭ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﺪﻩ ﻣﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ ."

😇 ﻣﯽﮔﻔﺖ ﺳﺎﮐﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ، ﺯﯾﭗ ﺳﺎﮎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ، ﯾﮏ ﺷﯿﺸﻪ ﺁﺏ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ . ﺯﯾﺮِ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺳﻄﻞ ﺑﻮﺩ، ﺁﻥ ﺳﻄﻞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ . ﺩﺳﺖِ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ، ﺷﯿﺸﻪ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ، ﺳﻄﻞ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ . ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻭﺿﻮ ﮔﺮﻓﺖ .

😇 ﻗﺮﺁﻥ ﯾﮏ ﺁﯾﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: "ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﻬﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻟﻬﺎ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﻪ ﺷﺮﻃﯽ ﮐﻪ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ،" ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﮐﻨﺪ، ﺷﯿﺮﯾﻦﮐﺎﺭﯼ کنید ، 

👱 ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺷﻮﻓﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﯾﺪ ﻛﻪ ﺩﺧﺘﺮﺑﭽﻪ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ،

👱 ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺩﺧﺘﺮ ﭼﻪ ﻣﯽﮐﻨﯽ؟

👧 ﮔﻔت : ﺁﻗﺎ ﻣﻦ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﻡ، ﻭﻟﯽ ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺁﺏ ﺑﻪ ﻛﻒ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻧﭽﮑﺪ . ﺑﻌﺪﺵ ﻫﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻭﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ، ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ . 

👱 ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺷﻮﻓﺮ ﯾﮏ ﻛﻤﯽ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﮕﻔﺖ .

👱 ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﻋﺒﺎﺱ ﺁﻗﺎ، ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﺿﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ .
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ. ﻣﺪﺍﻡ ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺟﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ، ﺁﯾﻨﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﺩﯾﺪ. ﻣﻬﺮ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﻧﺸﺴﺖ . 

ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﺩﺧﺘﺮ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯽ #ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﯽ؟ ﺻﺒﺮ ﻛﻦ، ﻣﻦ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﻢ .
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺩﺧﺘﺮﻡ، ﺁﻓﺮﯾﻦ .

ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯽﮔﻔﺖ : ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ، ﻣﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ . ﯾﮏ
ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﺗﻮﺑﻮﺳﯽﻫﺎ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﮐﺮﺩﻧﺪ . ﯾﻜﯽ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻫﻢ
ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻡ . ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ : ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﭼﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎﻫﻤﺘﯽ ﺍﺳﺖ، ﭼﻪ ﻏﯿﺮﺗﯽ، ﭼﻪ ﻫﻤﺘﯽ، ﭼﻪ ﺍﺭﺍﺩﻩﺍﯼ، ﭼﻪ ﺻﻼﺑﺘﯽ، ﺁﻓﺮﯾﻦ، ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ، ﺣﺠﺖ ﺍﺳﺖ. ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﮐﺮﺩ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ.

ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ،
ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ .

ﺩﺧﺘﺮ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﯾﮏ ﻋﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ . 
ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺷﯿﺮﯾﻦﺗﺮﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ...
🌹سؤال : 
آیا خدا به عبادات ما نیاز دارد که فرمان داده نماز بخوانیم و رو به کعبه بایستیم؟ 
🌼 پاسخ : 
اگر همۀ مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزى به خورشید اضافه نمى‌شود 
و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند ، چیزى از خورشید کم نمى‌شود. خورشید نیازى به مردم ندارد 
که رو به او کنند ، 
این مردم هستند که براى دریافت نور و گرما باید خانه‌هاى خود را رو به خورشید بسازند. 
خداوند به عباداتِ مردم نیازى ندارد که فرمان داده نماز بخوانند. 
این مردم هستند که با رو کردن به او از الطاف خاص الهى برخوردار مى‌شوند 
و رشد مى‌کنند. 

🌷 قرآن مى‌فرماید : 
اگر همۀ مردم کافر شوند ، 
ذرّه‌اى در خداوند اثر ندارد ، 
زیرا او از همۀ انسان‌ها بى‌نیاز است. 
«اِن تکفروا انتم و مَن فى الارض جیمعاً فانّ اللّه لغنىٌّ حمید»

  • یه پلاک
  • سه شنبه ۲ دی ۹۹

چند متن خوب

خواستم چند تا از مطالب جالبی رو که خوندم اینجا بذارم،شاید شما هم خوشتون بیاد.

■ چرا بعد از عطسه الحمدلله میگوییم ؟!

علت گفتن الحمدلله بعد از عطسه اینست که ضربان قلب در هنگام عطسه متوقف میشود و سرعت عطسه 100کیلومتر در ساعت است و اگر به شدت عطسه کردی ممکن است استخوانی از استخوان هایت بشکند و اگر سعی کنی جلو عطسه را بگیری باعث میشود خون در گردن و سر برگردد و سپس باعث مرگ شود و اگر در هنگام عطسه چشم هایت را باز بگذاری ممکن است از حدقه بیرون بیاید!

و برای آگاهی در هنگام عطسه همه دستگاههای تنفسی و گوارشی و ادراری از کار می ایستد و قلب هم از کار می افتد رغم اینکه زمان عطسه بسیار کوتاه است و بعد آن به خواست خدای مهربان بدن به کار می افتد اگر خدا بخواهد که به کار افتد گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است به همین دلیل الحمدلله میگوییم.میگوییم خدایا شکرت برای سلامتی  که به بدنم دادی و شکرت برای بیماری هایی که به من ندادی

امیرالمؤمنین (علیه السلام) : هر کس موقع عطسه زدن بگوید:«الحمد للّه ربّ العالمین علی کلّ حال» به درد گوش و دندان مبتلا نخواهد شد.

●○●○●○●○●○●○●○●○●○

■ قصه های واقعی ازانتقام الهی ازظالمان 

🍃راوی میگوید: برای تعزیه یکی ازخانواده هایی که فرزند جوان خودرا ازدست داده بودند رفتم.. 
پدر میت خدا رحمتش کند بلند شد و کنارم نشست و دستم را در دست خودش گرفت و گفت: ای فلانی.. این تقاص ظلم و ستمی هست که 30سال قبل مرتکب شده بودم.. وهنوز هم دارم عواقبش و بلا و مصیبتهایش را می چشم..

 30سال قبل من در عنفوان جوانی ام بودم مغرور از جوانی و زور بازو.. ماشینی داشتم که به آن فخر میکردم و جلو مردم ویراژ و پزش را میدادم ... 

یکی از روزها سگی رادیدم که چندتا از توله هایش هم باهاش بود.. باخودم گفتم بزار یکی از توله هایش را جلو چشمانش با ماشین زیر بگیرم تاعکس العمل و آه و ناله مادرش راببینم.. و همین کار را کردم.. 

توله سگ بیچاره را لت و پار کردم بطوریکه خون و تکه های گوشتش بر جسم مادرش پاشیده شد.. و مادر بخت برگشته داشت پارس میکرد و فریاد و شیون سر میداد و من نگاهش میکردم و می خندیدم... از آن روز همه بلاها در تعقیب من بود بدون توقف.... 

هر روز یک مصیبتی برمن نازل میشد.. و آخرین و سخت ترینش دیروز بود که محبوبترین و عزیزترین پسرانم و جگر گوشه ام که تازه ازدبیرستان فارغ شده و آماده ورود به دانشگاه بود و در او همه جوانی و آرزوهایم را می دیدم درجلو چشمانم پرپر شد.

 ماشینم را کنار جاده متوقف کرده و او را برای گرفتن چند تا فتوکپی از اونطرف خیابون پیاده کردم و ازشدت حرص و محبتم به او که نگران سلامتی اش بودم خودم شخصا پیاده شدم و ازخلوت بودن خیابون مطمئمن شدم و بهش گفتم حالا ازخیابون رد شو.. 

ناگهان ماشینی که مثل برق رد میشد جلو چشمانم او را زیر گرفت و خون او لباسم را رنگین کرد.. و من نگاهش میکردم وگریه و آه و ناله سر میدادم.. 

اونجا بود که به الله قسم همان سگ جگر سوخته در جلو چشمانم ظاهر شد و اون بلایی که 30 سال قبل سرش آوردم بیادم اومد.. 


🍃 قصه ای سرشار از عبرت که الله از ظالم انتقام مظلوم را میگیرد حتی اگر یک حیوان زبان بسته و سگی باشد ... دیر یازود ...

●○●○●○●○●○●○●○●○●○

⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی

🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃

شیخی بودکه به شاگردانش عقیده 
می آموخت ، لااله الاالله یادشان
 می داد ، آنرا برایشان شرح 
می داد و بر اساس آن تربیتشان می کرد.

 روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد، زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست می داشت. شیخ همواره طوطی را محبت می کرد و او را در درسهایش حاضر می کرد تا آنکه طوطی توانست بگوید: لااله الا اللّه
طوطی شب و روز لااله الا الله می گفت.  اما یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه  می کند. وقتی از او علت را پرسیدند گفت : طوطی به دست گربه کشته شد. گفتند برای این گریه می کنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه می کنیم. شیخ پاسخ داد: من برای این گریه نمی کنم. ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد ، طوطی آنقدر فریاد زد تا مُرد.
با آن همه لااله الاالله که می گفت ، وقتی گربه به او حمله کرد ، آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد. زیرا او تنها با زبانش می گفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود.
سپس شیخ گفت می ترسم  من هم مثل این طوطی باشم ! تمام عمر با زبانمان لااله الاالله بگوییم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنیم و آنرا ذکر نکنیم ، زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است! 

👈 آیا ما لااله الااللّه را با دلهایمان آموخته ایم؟!

●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○

✍ دلنوشته زیبای یک جوان عراقی....

  وقتی دست سلیمانی قطع شد، یک ماه بعد دست دادن برای کل عالم ممنوع شد.

 

  • یه پلاک
  • پنجشنبه ۲۷ آذر ۹۹

ثروتمندِ محروم!

☆☆ این متن طولانی است؛ پس اگه الان حوصله خواندن ندارین، هر وقت حوصله داشتین بیاین بخونید.

چند روزی است که بارش باران و آب گرفتگی معابر برخی استانها و شهرهای کشور را بار دیگر فراگرفته است و موجب زحمات و صدماتی برای مردم و کسبه شده است.

خیلی با خودم فکر کردم که چه طوری متنم را آغاز کنم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که بهتر است برعکس رسانه ملی و روزنامه ها ابتدا از صحبتهای مردم شروع کنیم‌.

زنی میگفت: صد نفر آمدن از کمیته امداد و... ولی هیچ کدوم هیچ کاری نکردن.

کسی میگفت: سقف حمام و آشپزخانه روی سرمان پایین آمده. صدای ما رو برسونید.یخچال و فریزر معلوم نیست سوخته یا نه، هنوز به برق نزدیم.

مردی در بین آب می گفت: در تهران نشسته اند میگن پتو دادیم به مردم،مردم میان مسجد میگن غیر از آب و نان که سپاه آورده هیچی دیگه ندادن.نه پتویی، نه چادری و نه لوازم گرمایشی.

کسبه دیگری میگوید: با هزار بدبختی و وام کارمون رو جور کردیم، مشعل مون سوخت، مغازه مون رو آب برده. الان سه روزه فقط روی صندلی مغازه ام مینشینم.یکی بیاد این وضع رو ببینه یه برگه بده بگه کارتون رو شروع کنین.اگه سپاه آب نیاورده بود از تشنگی مرده بودم.

یکی میگه: همه شهر زیر آب رفت مسئولین تازه اومدن اونا که مال همین شهرن.

دیگری گفت: به فرماندار و شهردار پیام دادم حتی جوابم رو نمیده.

بانویی میگوید: یتیم بزرگ کردم، به امام حسین حقمون این نیست.ما شورای شهر و شهردار نمیخوایم باید کی رو ببینیم؟

خانم میانسالی میگوید: دیابتی ام نمیتوانم فرش ها و خانه رو بشورم.

جوانی گفت: خداوکیلی یکی از مقامات بالا بیاد اینجا زندگی کنه، نمیان اصلا؛ اصلا میخوایم از اینجا بریم.

کسبه ای میگفت: تمام کارم با کاغذه، نزدیک ۵۰ میلیون سفارش داشتم همه خمیر شده.

یکی میگفت: تا روز بعد از سیل خانواده ها جایی نداشتن شب بخوابن، هیچ کس هنوز نیامده بعد از ۵ روز بیاد کارشناسی کنه خسارت مغازه ها و خانه مردم رو.

صد برابر این بارندگی رو دیدیم اینجا سیل نیامده،آب گرفتگی با فاضلاب قاطی شده چون سیستم فاضلاب براش فکری نشده. آب هم خودش فروکش کرده، بعد از ۳ روز اومدن لودر زدن که آب بره.

پتروشیمی بندر امام پمپ رو تحویل شهرداری داده ولی اونا روشنش نکردن!!

صحبت های مردم بیش از اینهاست ولی در این مقال نمی گنجد، پس برای بررسی معضلات خوزستان خصوصا سیل ابتدا باید دید با چه استان و مردمی روبرو هستیم.

ویژگی های ممتاز استان خوزستان:

● مجاورت مرزی طولانی با عراق  ● منابع عظیم نفت و گاز  ● داشتن ۵ رودخانه بزرگ و همچنین چندین تالاب ● موقعیت استراتژیک دسترسی به آبهای آزاد  ● دفاع جانانه در دوران دفاع مقدس  ● دارا بودن ۶% جمعیت کشور

● جایگاه دوم تولید فولاد کشور             ● بیش از ۵۰ میلیون تن ظرفیت بندری

● تولید ۷۰% نفت کشور،۵۰% محصولات پتروشیمی ● جایگاه دوم محصولات کشاورزی    ● رتبه دوم تولید ناخالص ملی   

از آن سو مشکلات و معضلات این استان  به روایت آمار نشان دهنده ی عمق فاجعه است‌.خشکسالی، سیل و ریزگردها، شوری آب از یک طرف؛ نرخ بالای بیکاری و مهاجرت و فقر، فرسودگی زیرساخت شهری و روستایی مثل کیفیت آب و گاز و برق. همچنین:

■ رتبه دوم بیکاری در تابستان ۹۷ ( نقل از رئیس سازمان مدیریت خوزستان)

■ رتبه ۲۵ در میزان توسعه یافتگی در کشور( شکاف توسعه استانها،جمال فتح اللهی)

■ رتبه ۲۰ میان استانها در جمعیت فقیر ( مرکز پژوهش ها)

■ رتبه ۲۳ در میزان پس انداز مالی ( گزارش مرکز آمار)

■ رتبه اول در فرستادن مهاجر به دیگر استانها در بازه ۹۰_۹۵ ( معاون آمار سازمان مدیریت خوزستان)

■ رتبه ۱۵ در میان استانهای کشور از لحاظ بهداشتی ( محمدحسین طحاری)

■ رتبه ۱۲ در کیفیت زندگی میان استانها( احمد موذنی)

سیل سابقه ای چند ده ساله در این استان دارد. از بهمن ۴۷ که سبب تخلیه شهر شوش به طور کامل شد و مردم به ارتفاعات پناه بردند و مردم اهواز از ترس سیل دسته دسته از شهر خارج شدند و تعدادی هم کشته شدند تا سیل ۲۲ بهمن ۵۸ مصادف با اولین سالگرد انقلاب اسلامی، طی سه روز بارندگی شدید بستان و هویزه در محاصره آب قرار گرفت و سد گتوند بر اثر فشار سیل شکست. در پی آن امام خمینی در ۲۴ بهمن در پیامی همه را به یاری سیل زدگان فراخواند.

در واقع سیل خوزستان حاصل بارندگی بی سابقه نیست، بلکه حاصل خشک سالی فکری باسابقه حکمرانانی است که با خودخواهی سازمانی، وقایع معمول طبیعت را به فاجعه ای تبدیل کردند.آنچه خوزستان را زیر آب برد سیل نبود، جهل بود.

از طرف دیگر باید ابعاد رسانه ای و مطالبه عمومی قوی با استوری، فیلم کوتاه، پست یا هرچیز دیگری شکل بگیرد چرا که در استانی با این گنج عظیم این حجم نابسامانی و این جوانان بیکار با وجود ۳۰ شرکت پتروشیمی بی معنی است‌.( شما هم هرطور که میتوانید در نشر این مطلب و مشکلات خوزستان یاری کنید)

قول پیگیری ها و رسیدگی و عزل مسئولین مربوطه و تشکیل دادگاه و همچنین فرستادن مسئول ویژه هم داده شد و انجام گرفت اما بیایید به تاریخ بنگریم.سیل های گذشته در جلوی رویمان است.

از عدم پرداخت خسارت سیل سال ۹۵ به کشاورزان خوزستانی، سیل بهار ۹۸ در سیستان و بلوچستان، فاضلاب کوت عبدالله، سیل شیراز و سیل استان گلستان نمونه های خوبی است.

سال گذشته که استاندار گلستان در استان سیل زده اش حضور نداشت و در سفر خارجی بود پس از چند روز عزل شد، اما در نهایت از سوی معاون اول به عنوان معاون حمل و نقل شهرداری تهران حکم گرفت.

مرد ترکمن در سیل گلستان میگفت: ما مسئولین را آنجا نگذاشتیم که به وقت سیل بیل به دست بگیرند، آنها را گذاشتیم که قبل از آمدن مصیبت جلوگیری کنند.این سیل عامل انسانی داشته مثل لایروبی کانالها.

کسی در آق قلا میگفت: به مسئولین گفتم کمک مان کنید؛ گفتن خانه تان را سیل زده، پولتان را که سیل نزده. پس یک قبری برای ما بکنید و ما رو بذارین توش.

بگذارید آماری از سیل گذشته خوزستان بدهیم؛

○ آبگرفتگی ۱۳۳ شهر و روستا  ○ تخلیه کلی و جزئی ۳۷۴ روستا

○ درگیری بیش از ۲۵۰ هزار نفر از مردم با سیل  ○ آسیب به ۲۴۰۰ خانه مسکونی در شهر و روستاهای اهواز با خسارت بیش از ۵۶۰۰ میلارد تومان  ○ ۲۲۴ هزار هکتار زمین کشاورزی تحت سیلاب با خسارت ۲ هزار میلیارد تومانی

○ خسارت به ۱۲۰۰ هکتار مزارع پرورش ماهی با بیش از ۶۰۰ هزار قطعه ماهی تلف شده    ○ خسارت به ۱۲۰۰ کندوی عسل و ۲۵۰۰ راس دام سبک و سنگین

○ ۶۵ میلیارد تومان‌آسیب به بخش عشایری  

در مجموع در سیل بهار ۹۸ ؛ ۱۲هزار و ۵۱۲ میلیارد تومان خسارت زد.

باید پرسید آیا هزینه ساخت و تامین آب و کانال کشی و ایجاد تصفیه خانه فاضلاب و رفع آبگرفتگی خوزستان بیشتر از خسارتهای وارد شده به مردم است؟ آن هم فقط در یک سیل!!

گفته میشود که هزینه ها سنگین است و پولی برای انجام کار وجود ندارد.برای پاسخ به این پرسش که آیا منابع مالی هست یا خیر، بیایید به سود واردکنندگان که با دلار ۴۲۰۰ در یک سال بیش از ۱۲ برابر خسارت سیل خوزستان به جیب زدند بنگریم؛ یا به وام ۱۲۰ هزار میلیارد تومانی که دولت به خودروسازان داخلی داده است‌.

در سیل گلستان از رییس سازمان مدیریت بحران کشور پرسیدن برای مقابله با سیل چه کردید؟ گفتن پیگیری کردیم، دنبال کردیم، برنامه ریزی کردیم!!! 

اما باید پرسید چطور مدیریت حوادث خود تبدیل به بحران میشود.

البته منابع مالی دریافت شده برای آب و فاضلاب خوزستان به همینجا ختم نمیشود.سال ۸۴ از بانک جهانی برای فاضلاب اهواز و شیراز و دو شهر دیگر ۱۴۹ میلیون دلار وام گرفته شد اما هیچگاه مشخص نشد این پول دقیقا کجا رفته است. این وام مشروط بر آورده ی دولت بود که در این راستا دولت وقت ۱۰۰ میلیون دلار که با نرخ دلار ۱۰۰۰ تومانی آن زمان به میزان ۲۵۰ میلیارد تومان است تعیین کرد.

این اعداد میتوانست اهواز را از لحاظ آب و فاضلاب زیر و رو کند. جدای این مبالغ در سال ۹۸ مبلغ ۱۰۰  میلیون یورو از صندوق توسعه ملی به شبکه فاضلاب اهواز اختصاص یافت که در دو قسط ۵۰ میلیون یورویی داده میشود که اصلا برنامه ی هزینه کرد آن مشخص نیست.به جز این ۴۰ میلیون یورو به شکل فاینانس برای اجرای تصفیه خانه فاضلاب اهواز تخصیص داده شده است‌.

جدای این مسائل جالب است که بخش آمار سایت آب و فاضلاب خوزستان آخرین بار در سال ۹۷ بروزرسانی شده است!!

از آن طرف سلبریتی ها هم با بهانه کمک به سیل زده ها و زلزله زده ها مبالغی را گرفته و اصلا معلوم نمیشود کجا میرود!!

 رهبر انقلاب در سیل سال گذشته خاطرنشان کردند: موضوع مهم مسئله پیشگیری از ویرانی و خسارت است که باید از قبل پیش بینی میشد. لایروبی رودخانه،لایروبی سد، آزادسازی حریم رودخانه، آبخیزداری، حفظ مراتع و جنگل ها از موضوعات مهم است و این حادثه باید یک درس عبرت باشد تا در طرح های مختلف عمران شهری همه جوانب سنجیده و آینده نگری لازم و جامع انجام شود.

ایران با اینکه رتبه ۵۴ سرانه جنگل را دارد اما ششمین  کشور تخریب کننده جنگل است. تخریب جنگل تا هشتاد درصد سیل را تشدید میکند.

در مجموع باید گفت مردم خود باید آستین بالا زده و با صدای رسا یکبار برای همیشه مشکل خود را حل کنند و مسئولان را وادار به اتمام کار کنند؛ چرا که نه منابع مالی گذشته به محل مصرف رسید، نه مسئولی پاسخگوست و نه مشکل حل شده است.این بار مردم با کمک رسانه مجازی باید این مشکل را با بیان اعتراضات شان حل نمایند تا الگویی مناسب برای بقیه مشکلات شود وگرنه بسیار بعید است این مشکل تا سالهای آینده هم حل شود.

■ رونوشت این متن به همه استانهای سیل خیز کشور ■

  • یه پلاک
  • شنبه ۲۲ آذر ۹۹

🌟حکایت عجیبیست
رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.
مردم نمی بینند و فریاد می زنند.

🔊 می خواهم اینجا از
👀 دیده ها و
👂شنیده ها و
📚خوانده هایم
بنویسم.